۱۲ آذر ۱۳۸۸

بیانیه در محکومیت موج تازۀ بازداشت دانشجویان محروم از تحصیل

هم‌زمان با شدت یافتن موج محروم‌سازی دانشجویان از ادامه تحصیل در دولت نهم، و پدیده‌ای که «ستاره‌دارکردن» دانشجویان نام گرفت، جمعی از دانشجویان محروم از تحصیل گردهم آمدند تا با تشکیل «شورای دفاع از حق تحصیل»، فراتر از مرزهای جنسیتی، دینی و اندیشه ای، بر تلاش برای دستیابی به حق مصرح تحصیل، اصرار ورزند.
این شورا در مدت فعالیت خود با پیگیری‌های قانونی کوشید تا حق تضییع شده‌ی دانشجویان را به آنان بازگرداند، و در نتیجه‌ی همین کوشش‌ها، تعدادی از محرومان از تحصیل، حق بازگشت به دانشگاه و ادامه تحصیل را یافتند. اما بی‌تردید ثمره‌ی بزرگتر تلاش‌های شورای دفاع از حق تحصیل؛ جلوگیری از فراگیرتر شدن موج محروم سازی‌ها بوده است.
شاید اگر تلاش‌های خستگی‌ناپذیر محرومان از تحصیل که هم‌اکنون تعدادی از آنان به کیفر حق‌خواهی‌شان در شرایط بسیار سخت زندان به سر می‌برند، نبود، موج محروم‌سازی‌ها در سکوت و بی‌خبری، بسیار بیش از آنچه که هم‌اکنون وجود دارد، گسترده می‌شد.
در راستای همین بازنمایی واقعیت‌ها بود که دانشجویان محروم از تحصیل در برابر انکار بزرگ حضورشان؛ تاب نیاوردند و در روزهای پر التهاب انتخابات، فریاد برآوردند که «ما ستاره دارانیم...»
این‌گونه بود که در سایه تلاش‌های پردامنه محرومان از تحصیل، دفاع از حق تحصیل و بازگشت ستاره‌دارها به دانشگاه جزو شعارهای ثابت برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری شد. و البته بدیهی بود آنان که بر انکار دروغ پای فشرده بودند، بی‌کیفر نیز نمی‌ماندند.
بدین ترتیب در موج بازداشت فعالان مدنی و سیاسی، چند تن از دانشجویان محروم از تحصیل، در سکوت، راهی زندان‌ها شدند و این تنها مکافات بازگویی ظلمی است که بر محرومان از تحصیل رفته است.
شورای دفاع از حق تحصیل با تاکید دوباره بر اینکه تحصیل حق همه شهروندان است و هیچ‌ فردی را نمی‌توان به هیچ بهانه ای –عقیدتی یا سیاسی– از تحصیل محروم کرد، ادامه بازداشت فعالان حق تحصیل را محکوم کرده، ضمن رد هرگونه اتهام مجرمانه برای ایشان، اعلام می‌دارد: تمام کنش های این افراد، در راستای دفاع از حق تحصیل خود و دوستان شان و کاملاً بر مدار قانون بوده است.
شورای دفاع از حق تحصیل با اعتراض به شرایط نگران کننده‌ی بازداشت اعضا و دانشجویان محروم از تحصیل: ضیاالدین نبوی، مجید دری، سعید جلالی زاده، مهدیه گلرو و پیمان عارف که گاه عوارض خطرناک جسمانی‌ برای آنان داشته است، اتهامات وارده به آنان را بی‌اساس می داند.
شورای دفاع از حق تحصیل همچنین با تاکید بر بی گناهی ایشان، خواهان آزادی بدون قید و شرط آن ها است.
شورای دفاع از حق تحصیل: دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل ایران
12 آذر ماه 1388

۹ شهریور ۱۳۸۸

برای رهایی دانشجویان محروم از تحصیل و آزادی


اطلاعیه شورای دفاع از حق تحصیل - 9 شهریور 88

دانشجویان گرامی و مردم بیدار ایران زمین
نزدیک به سه ماه است که گروهی از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل زندانی اند. همان دانشجویانی که وجودشان بارها از سوی مقامات دولت نهم انکار شده و همچنان نیز می شود.
گویا مسئولان، از این دانشجویان که ستمکارانه حق تحصیل شان سلب شده است، انتظار داشته اند که پس از ادعاهای رییس جمهور در انکار وجود دانشجویان ستاره دار در مناظره های تلویزیونی، با سکوت خود بر این ادعاها مهر تأیید بزنند و حال که این گونه نشده و دانشجویان ستاره دار مظلومیت خود را فریاد زده اند، بازداشت می شوند.
اینک دانشجویان محروم از تحصیل به خاطر حق طلبی، مبارزه با دروغگویی و تزویر و درخواست برابری در برخورداری از حقِ انسانیِ تحصیل، زندانی، تهدید، شکنجه و مجازات می شوند.
بنا بر اطلاعات رسیده، دوستان ما در زندان برای اعتراف به همکاری با «سازمان منافقین» و «خط گرفتن از خارج» به شدت تحت فشارند.
این اتهام ها که زاییدۀ ذهن های بیمار و تخیلات گمراه است در برخی نشریات حامی دولت مطرح شده و در کیفرخواست دادگاه رسیدگی به اعتراضات پس از انتخابات نیز تکرار گردیده است.
بی اساس بودن این اتهامات روشن تر از آفتاب است و همگان می دانند که این اتهام زنی ها و محاکمه ها تلاشی هایی اند برای خفه کردن صدای دانشجویان ستاره دار.
«شورای دفاع از حق تحصیل»، آزادی دانشجویان محروم از تحصیل: علیرضا خوشبخت، زهرا توحیدی و حسام سلامت را پس از دو ماه اسارت به خانواده ها و دوستان ایشان تبریک گفته و در ادامه آزادی دیگر دانشجویان محروم از تحصیل: سید ضیاالدین نبوی، مجید دری، شیوا نظرآهاری و پیمان عارف و همچنین کیوان صمیمی –فعال حق تحصیل- را قاطعانه از مسئولان خواستار است.
شورا آزاد کردن این دانشجویان را به صلاح مسئولان و حفظ حیثیت نظام می داند چرا که این دانشجویان نه اطلاعات پنهانی دارند که به درد بازجوها بخورد، نه علی رغم فشارها اتهامات بی اساس آنها را قبول می کنند و نه اگر مجبور به پذیرش آن ها شوند، ملت آنها را قبول می کنند. نباید نیازی به گفتن باشد که اعتراف گیری دیگر شیوه ای قدیمی و نخ نما شده و مثال آب در هاون کوبیدن است.
امید که درخواب ماندگان نیز به زودی به جماعت هشیاران بپیوندند.

۱۸ خرداد ۱۳۸۸

اطلاعیۀ شورای دفاع از حق تحصیل

پاسخ دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل به اطلاعیۀ سازمان سنجش

اعتراضات جنبش دانشجویی به گزینش سیاسی و عقیدتیِ دانشجویان در دولت نهم، پس از گذشت 3 سال با انعکاس در مباحث و مناظرات تلویزیونی دو تن از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری، در افکار عمومی جامعه انعکاسی گسترده یافت.

اینک برای نخستین بار، سازمان سنجش دولت آقای احمدی نژاد ضمن اطلاعیه ای به طور رسمی به این اعتراضات پاسخ داده است. پاسخی که به زحمت سعی در پنهان کردن واقعیتِ آشکار دانشجویان ستاره دار دارد. در این اطلاعیه آمده است ستاره ها در سال های 78 تا 85 به معنی «سوابق انضباطی و یا نقص پرونده» بوده است که به هنگام ثبت نام «با تکمیل پرونده و رفع شبهه» برطرف می شده است.

«شورای دفاع از حق تحصیل» ضمن تشکر ویژه از آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی که صدای محرومان از تحصیل را از صدا و سیما به گوش ایرانیان رساندند، سازمان سنجش دولت نهم را به پاسخ گویی بیشتر تشویق و دعوت می نماید و به این وسیله این شورا که متشکل از دهها دانشجوی محروم از تحصیل 4 سال اخیر است، از سازمان سنجش و آموزش کشور می خواهد تا برای روشن شدن نیمۀ تاریک این مساله به پرسش های زیر پاسخی درخور و به دور از پنهان کاریهای متداول بدهد.

1- تعداد و علاوه بر آن فهرست اسامی «دانشجویان بدون کارنامه» را در دو سال 86 و 87 منتشر نماید.

2- سازمان سنجش درمورد گزینش در تکمیل ظرفیت و گزینش در اعلام نتایج نهایی در سال 87 توضیحات کافی بدهد.

3- سازمان سنجش در مورد سرانجام دانشجویان سه ستارۀ سال 85 توضیح دهد.

4- سازمان سنجش درمورد سرانجام دانشجویان منع تحصیل شدۀ سال 84 گزارش بدهد.

پاسخ روشن به پرسش های فوق برای مردم ایران روشن خواهد کرد که دولت نهم از سال 83 تاکنون با دانشجویان ستاره دار چه کرده است.

«شورای دفاع از حق تحصیل» که پیش از این اسامی 56 دانشجوی سه ستاره و محروم از تحصیل در 4 سال اخیر را منتشر کرده است، در صورت عدم پاسخ دهی کامل و صادقانۀ سازمان سنجش و آموزش کشور، خود طی اطلاعیۀ جداگانه ای پاسخ های مستند سوالات فوق را منتشر خواهد کرد.

شورای دفاع از حق تحصیل: دانشجویان ستاره دار و محرومان از تحصیل

18 خرداد 1388

۱۶ خرداد ۱۳۸۸

جناب آقای ضرغامی

جناب آقای ضرغامی

ریاست محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

با سلام و احترام

همان گونه که مستحضرید در برنامۀ مناظرۀ تلویزیونی نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 13/3/88 آقای احمدی نژاد، وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را در دولت خود انکار کرده اند، در حالی که بنا بر اسناد قابل ارایه طی 3 سال اخیر حداقل 56 دانشجو از ادامۀ تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شده اند. «شورای دفاع از حق تحصیل» که متشکل از همین محرومان از حق تحصیل می باشد، این ادعای آقای احمدی نژاد را در راستای فرار ایشان از پاسخ گویی نسبت به عملکرد دولت خود در عرصۀ دانشگاه و آموزش عالی قلمداد کرده و این نحوۀ برخورد را زمینه ساز ادامۀ این روند غیرقابل دفاع در صورت تجدید ریاست جمهوری ایشان می داند. شورای دفاع از حق تحصیل ضمن اعلام نگرانی عمیق خود، درخواست می نماید تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، جهت تنویر افکار عمومی و پاسخ دهی مناسب به ادعای کذب جناب آقای احمدی نژاد، فرصت برابر حضور در رسانۀ ملی را برای نمایندۀ این شورا فراهم آورند.

شورای دفاع از حق تحصیل

شنبه 16/3/88


۴ خرداد ۱۳۸۸

سوالات شوراي دفاع از حق تحصيل از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری

شوراي دفاع از حق تحصيل سوالات زير را براي مشخص شدن مواضع كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري نسبت به حق تحصيل از آن¬ها پرسيده است كه جواب كانديداها در زمان مقتضي اعلام مي شود:

کاندیداهای محترم انتخابات ریاست جمهوری

همانطور که می دانید در سالیان اخیر تعداد زیادی از شهروندان ایرانی از حق مسلم و بدیهی تحصیل محروم شده اند. همراه با روی کار آمدن دولت نهم و وزیر علوم کابینه جدید، فعالین دانشجوئی و منتقدین در دانشگاه تحت فشار روز افزونی قرار گرفتند و هر سال طرحی جدید برای حذف دگراندیشان از ساحت دانشگاه پی افکنده شد. این طرح ها به بهانه های متفاوت و در قالب های گوناگونی اعمال شد که قربانیان آن به چند دسته تقسیم می شوند :

1- دانشجویان موسوم به ستاره دار که بواسطه گزینش اعمال شده در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری و آزاد، از ادامه تحصیل بازمانده اند. بسیاری از این دانشجویان که رتبه های ممتاز و تک رقمی را در کنکور ارشد کسب کرده بودند از ثبت نام در دانشگاه منع شدند و بسیاری از آنان نیز حتی از دیدن کارنامه کنکور خود محروم گشته اند.

2- دانشجویانی که در پی دریافت احکام انضباطی سنگین منع موقت از تحصیل و در نتیجه پایان یافتن سنوات تحصیلی، در شرف اخراج از دانشگاه قرار گرفته اند. بعضی از این دانشجویان گاهأ تا 6 ترم حکم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات دریافت کرده اند .

3- دانشجویان دختری که به واسطه اعمال سهمیه بندی جنسیتی در برخی رشته های خاص کنکور از فرصت برابر تحصیل محروم می گردند که این بی تردید نقض حقوق برابر انسان ها و باز تولید رسمی و سیستماتیک تبعیض جنسیتی است.

4- دانشجویان اقلیت مذهبی که در سالیان اخیر، صرفأ به واسطه عقاید متفاوتشان از ورود به دانشگاه و حق انسانی خویش محروم می گردند و حتی بسیاری از این دانشجویان که در دولت پیشین به دانشگاه راه یافته بودند، در دولت نهم اخراج گشته اند و یا در آستانه اخراج از دانشگاه قرار دارند.

با عنایت به موارد فوق، دانشجویان محروم از تحصیل تصمیم گرفتند تا با تشکیل نهادی متشکل از همه ی اقشار محرومین از تحصیل، پیگیری وضعیت آنان و احقاق حق مسلم آنها را در دستور کار قرار دهند. لازم به ذکر است که همه محرومین از تحصیل، بالقوه عضو شورای دفاع از حق تحصیل می باشند و کمیته اجرائی آن نیز در طی نشست سراسری آن در مهرماه گذشته انتخاب شده است. از سوئی نظر به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری تردیدی نیست که میزان موثر بودن و ثمر بخش بودن هر انتخاباتی، آگاهانه بودن عمل رأی دادن است و این مهم میسر نیست مگر آنکه جامعه بتواند مطالبات خویش را مطرح نموده و از کاندیداها بخواهد تا نظر خویش را در مورد این مطالبات بیان نموده و روشن نمایند که آیا توان نمایندگی آن را دارند یا خیر. از این رو و نظر به اینکه سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری می تواند تأثیر مستقیمی در سرنوشت همه دانشگاهیان و به خصوص محرومین از تحصیل داشته باشد، شورای دفاع از حق تحصیل تصمیم گرفته است تا مسئله حق تحصیل را به عنوان یکی از مطالبات اساسی و بنیادی دانشگاهیان با کاندیداهای ریاست جمهوری در میان بگذارد و با طرح پرسش هائی بخواهد تا مواضع صریح و روشن خویش را در مورد مسئله فوق بیان نمایند.

1- نظر شما در مورد حق تحصیل چیست و آیا آن را حقی عام و متعلق به همه شهروندان می دانید یا امتیازی که می توان آن را از بعضی از شهروندان دریغ کرد؟

2- لطفأ نظر خویش را در مورد هر چهار گروه محرومین از تحصیل اعلام نمائید و بگوئید که آیا در دولت شما آنان امکان ادامه تحصیل می یابند یا خیر؟

3- آیا احقاق حق تضعییع شده محرومین از تحصیل پیشین در سیاست های شما جائی دارد و در صورت نظر مثبت شما برای آن چه تضمینی وجود دارد؟



امید به آنکه پاسخ شفاف شما، گامی باشد در راستای احقاق حق تحصیل انسان ایرانی و نهادینه نمودن حقوق شهروندی در ایران .


شورای دفاع از حق تحصیل

برگزاری دومین نشست سراسری محرومین از تحصیل

دومین نشست سراسری محرومین از تحصیل برگزار می شود. این نشسست در روز جمعه ۸ خرداد و با همکاری دو نهاد مدنی شورای دفاع از حق تحصیل و انجمن حامیان حق تحصیل برگزار می شود.



از همه کسانی که به نحوی حق تحصیلشان مورد خدشه قرار گرفته است اعم از ستاره دار، تعلیقی …و یا کسانی که می توانند در راستای احقاق حق تحصیل شهروندان تلاش نمایند، دعوت می شود که در این نشست هم اندیشی شرکت نمایند. پیش از این اولین نشست سراسری محرومین از تحصیل درمهرماه سال ۱۳۸۷ برگزار شده بود.



علاقمندان به حضور در این نشست می توانند با آدرس الکترونیکی showra@gmail.com تماس بگیرند.

شوراي دفاع از حق تحصيل

۲ اردیبهشت ۱۳۸۸

احمد زید آبادی در دیدار با محرومین از تحصیل: محرومیت از تحصیل نوعی آپارتاید است !




از سلسله نشست های محرومین از تحصیل با فعالین سیاسی و مدنی این بار دکتر احمد زیدآبادی دبیر کل اداوار تحکیم وحدت در دفتر انجمن حامیان حق تحصیل میهمان دانشجویان محروم از تحصیل بود. در ابتدا مجید دری از دانشجویان محروم از تحصیل علامه با اشاره به گروه های مختلف دانشجویان محروم از تحصیل بعد از انقلاب آنان را به سه دسته ستاره دار، تعلیقی و بهائی تقسیم نمود و گفت: در سالهای اخیر پیگیری های زیادی در غالب نهاد های مختلف مدافع حق تحصیل انجام گرفته است که اگرچه با ارزش بوده ولی به نتیجه مورد نظر که بازگشت دانشجویان به دانشگاه است منجر نشده است. حال شورای دفاع از حق تحصیل در نظر دارد که با ارتباط گرفتن با فعالین عرصه عمومی از آنان برای رسیدن به این مهم طلب مشورت کند تا بتواند از این روند جلوگیری نماید.
در ادامه دکتر احمد زید آبادی با اشاره به نبودن هیچ راه حل کوتاه مدت برای حل این مسئله، گفت:
نباید انتظار داشته باشیم که کسی بتواند راهکار مشخصی برای حل مسئله محرومیت از تحصیل برایمان ارائه کند، این درست مانند این است که کسی از ما بخواهد راهکاری برای حل مسئله دموکراسی برایمان بدهد و این ممکن نیست، ما فقط می توانیم این روند را (محرومیت از تحصیل) کند نمائیم. این فعال سیاسی با اشاره به به تبعیض ایجاد شده در امر تحصیل در ایران گفت: محرومیت از تحصیل، نوعی آپارتاید است! آنچه در ایران در حال رخ دادن است تبعیض اعتقادی است که به نظر من از تبعیض نژادی اعمال شده در آفریقی جنوبی هم بدتر است، چرا که آن تبعیض کاملأ روشن و آشکار بود ولی این یکی در لایه های پنهان و ناپیدای جامعه رخ می دهد و حتی بسیاری آز قربانیان آن قابل تشخیص نیستند. از طرفی محرومیت از تحصیل به لحاظ فقهی و شرعی نیز امری غیر قابل توجیه است چرا که در همه متون مذهبی ما به لزوم کسب علم و دانش اشاره شده است، اصلأ مگر می شود به کسی گفت که شما نباید از این به بعد چیزی بخوانید و یاد بگیرید، این اساسأ نقض غرض علم و دین است! وی با اشاره به اینکه یکی از مسائل پیش روی ما در امر پیشبرد دموکراسی در ایران، مسئله فقه است، گفت: اساسأ در فقه ما چیزی به عنوان حقوق شهروندی وجود ندارد، چرا که متعلق به قبل از شکل گیری نهاد دولت ملت است و لذا نمی تواند پاسخی برای امر زیستن امروز ما باشد. وی با اشاره به اینکه از بعضی فقها در مورد مسئله حقوق شهروندی پرسش هائی صورت گرفته، گفت که سکوت و عدم پاسخگوئی آنان نشان از این دارد که فقه ما به این زودی ها نمی تواند مسئله حقوق شهروندی را در خود هضم نماید. این فعال عرصه عمومی با اشاره به چشم انداز پیش روی ایران در آینده گفت این وضعیت ناچار از تغییر کردن است. نمی توان با این حجم ارتباطات جهانی و نهادهای حقوق بشری در جامعه جهانی، انسان ها را در طولانی مدت از حق تحصیلشان محروم نگاه داشت. گو اینکه هر تغییر احتمالی در انتخابات ریاست جمهوری نیز می تواند به این مسئله خاتمه دهد.
ضیاء نبوی از دانشجویان ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز در ادامه گفت:
من فکر می کنم در گیر شدن ما و روشنفکران در امور کلی مانند دمکراسی در ایران، مسئله خاورمیانه و یا ... نمی تواند به نتیجه مثبتی منجر شود. اندیشیدن به امور کلی تمایز ها را از بین می برد و مانع از آن می شود که ما بتوانیم موقعیت ها را درست ببینیم و تفاوت انسانهای اطرافمان را درک کنیم. از طرفی نمی تواند به راهکار عملی و انضمامی در زیست روزمره منجر شود، اینکه چشم انداز دموکراسی در آینده ایران چیست، کمک زیادی به این نمی کند که امروز چه کنیم، به نظر من می بایست به کنش های خرد و تحلیل های خرد توجه بیشتری کرد، مثلأ همین مسئله حق تحصیل گر چه در برابر مسئله دموکراسی کوچک است اما با پیگیری آن می توان نیروهای متکثر زیادی را حول یک مطالبه به ظاهر کوچک گرد هم آورد، این نوع کنش به نظر من امید بخش تر می باشد.
نوید خانجانی مسئول کمیته پی جوئی حق تحصیل بهائیان و مجموعه فعالین حقوق بشر نیز با اشاره به عدم همبستگی میان محرومین از تحصیل گفت: که در سالیان اخیر تعداد زیادی از بهائیان کشور از ادامه تحصیل محروم شدها ند و تعدادی نیز که پس سال 83 و به خاطر تغییرات ایجاد شده در فرم ثبت نام کنکور به دانشگاه راه یافته بودند نیز در حال اخراج شدنند. با این اوصاف موضع دیگر دانشجویان محروم از تحصیل در قبال این مسئله چیست؟ آیا اگر مسئله همه محرومین از تحصیل به جز بهائیان حل گردد آنان به دانشگاه باز می گردند؟ وی در ادامه گفت که به نظر ما یا باید همه ما را ثبت نام کنند یا هیچکدام به دانشگاه باز نمی گردیم، چرا که در این صورت در حق دانشجویانی که به دانشگاه باز نگشته اند اجحاف شده است.
میلاد اسدی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به خانجانی گفت: به نظر من مسئله همه یا هیچ نمی تواند منطقی باشد و باید از بازگشت هر تعداد از محرومین از تحصیل به دانشگاه دفاع کرد. چیزی که دوستمان آنرا فراموش کرده اند این است که این دانشجویان هیچکدام به علت مسئله شخصی از تحصیل محروم نشده اند بلکه به واسطه دفاعشان از حقوق شهروندان و فعالیت های انتقادیشان این اتفاق برایشان افتاده است. مسئله دیگر آنکه حضور دوباره این دانشجویان نیز در دانشگاه می تواند به پیشبرد این خواسته ها در جامعه کمک نماید. ما باید از باید از بازگشت هر یک از محرومین از تحصیل به دانشگاه دفاع کنیم در عین حال که دیگر محرومین از تحصیل را نیز از یاد نبریم و برای احقاق حق آنان نیز تلاش نمائیم.
بابک زمانیان از دانشجویان محروم از تحصیل پلی تکنیک نیز با اشاره به مسئله انتخابات گفت: می توان با ارتباط گرفتن با کاندیدا های ریاست جمهوری با آنها وارد مذاکره شد و خواسته های دانشجویان محروم از تحصیل را با آنان مطرح نمود. گو اینکه از میان کاندیداهای اصلاح طلب آقای کروبی نیز به مسئله محرومین از تحصیل توجه زیادی نشان داده است. ما می بایست بتوانیم تضمین هائی هر چند شفاهی از کاندیداهای ریاست جمهوری مبنی بر بازگشتمان به دانشگاه بگیریم. وی با اشاره به دانشجویان در بند پلی تکنیک و دیگر دانشجویان زندانی ، حتی این بحث را نیز (دانشجویان زندانی) موضوع مناسبی برای گفتگو با کاندیداها دانست.

۱۹ بهمن ۱۳۸۷

بيانيه شوراي دفاع از حق تحصيل در حمايت از دفترتحكيم وحدت

دولت نهم این بار و در جدیدترین تلاش خویش و در راستای تسخیر حوزه عمومی و خشکاندن ریشه های جامعه مدنی ،دفتر تحکیم وحدت را نشانه رفته است. به نظر می رسد که دولت در نظر دارد در طرحی مشخص و زمانبندی شده، با حذف یا ناکارآمد ساختن معدود تشکلهای مدنی در طی مدت زمان باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری، اساسأ هر گونه امیدی را برای تغییر وضعیت موجود، به یأس تبدیل نماید. اگرچه در سالیان اخیر فعالین مدنی و دانشجوئی تحت سرکوب شدید امنیتی ،سیاسی و بوروکراتیک بوده اند لیکن در ماه های اخیر و با پلمب غیر قانونی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، این فشارها وارد مرحله جدیدی شده است و در آخرین طرح خویش گویا، اقتدار گرایان در نظر دارند با غیر قانونی جلوه دادن دفتر تحکیم وحدت و تحت فشار گذاشتن انجمن های اسلامی متبوعش دانشگاه را نیز به جمع متصرفات خویش بیافزایند.

تردیدی نیست که جنبش های اجتماعی برای تولد و شکل گیری، نیازی به نظر مثبت هیچ دولتی ندارند و لذا ازین پس نیز برای ادامه فعالیت های خویش محتاج تأییدیه­ی دولت وقت نخواهند بود. گواه حقانیت جنبش های اجتماعی مطالبات بحق و حقوق اولیه معوق مانده ایست که دولت قانونی وقت! با تمام توان در برابر احقاق آن ایستاده است. با این حال می بایست نسبت به سیاست های جدید دولت هوشیار بود چرا که دولت نهم ثابت نموده است که همواره در بدترین شرایط نیز، امکان موقعیت بدتر را باید در نظر داشت!

پوشیده نیست که در سالیان اخیر دفتر تحکیم و حدت جدیترین مدافع حقوق دانشجویان محروم از تحصیل بوده است و تا آنجا که در توان داشته در دفاع از حق ادامه تحصیل دگر اندیشان و فعالین دانشجوئی کوشیده است، تا آنجا که هنوز اتهام بعضی از اعضای آن در دادگاه های صالحه! دفاع از دانشجویان ستاره دار و سیاه نمائی عملکرد دولت مهرورز ذ کر شده است! ازاین رو شورای دفاع از حق تحصیل به عنوان مجموعه ای متشکل از دانشجویا ن محروم از تحصیل وظیفه اخلاقی و مدنی خویش می داند تا از وجود و هستی این تشکل فراگیر دانشجوئی دفاع نماید. از سوئی اگر چه حوزه عمومی بنا به ضرورت وجودی خویش از مجموعه هایی متکثری از گرایش ها و علائق سیاسی و نظری تشکیل شده است و لیکن می بایست به خاطر سپرد که حضور و هستی هر یک ازین جریانات در سطحی بالاتر و در تقابل با قدرت استیلا گر و تمامیت خواه، بیگمان به هم وابسته و نیازمند حمایت متقابل است و فراموشی این مهم به قربانی شدن جداگانه تک­تک این تشکل ها در پیشگاه قدرت می انجامد. ازین رو دفاع فعالین حوزه عمومی از یکدیکر در برابر قدرت ضرورتی حیاتی است که با عنایت توجه به آن، همواره می توان به تحقق خواسته های پرشمار و ناکام مانده دموکراسی خواهان ایرانی امید بست.

شوراي دفاع از حق تحصيل
19/11/87

۱۲ بهمن ۱۳۸۷

گزارش شورای دفاع از حق تحصیل در رابطه با محرومیت از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد: 58 دانشجوی ستاره دار؛ بیش از 1500 دانشجو ثبت نامی با اخذ تعهد


نتیجه مهرورزی 4 ساله دولت نهم در دانشگاه ها:
58 دانشجوی ستاره دار؛ بیش از 1500 دانشجو ثبت نامی با اخذ تعهد

صبح هشتم شهریور 1385، صبح تیره و تاری برای جنبش دانشجویی بود، آن زمان که پرده از احیای مجدد و فراگیر طرح گزینش عقیدتی و سیاسی آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی توسط دولت نهم برداشته شد. به واسطه ی این طرح و در همان سال تعداد 1421 فعال دانشجویی با سپردن تعهدات سفت و سخت مبنی بر عدم فعالیت سیاسی، در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدند و 17 فعال دانشجویی دیگر که به دانشجویان « سه ستاره» شهره شدند هیچ گاه اجازه ی ادامه تحصیل نیافتند. اگر چه دولت گزینش گر و به ویژه وزارت علوم آن به نمایندگی محمد مهدی زاهدی و مرتضی نوربخش – رییس کمیسیون استاد و دانشجو سازمان سنجش- در واکنش به این طرح از در انکار و حاشا بیرون آمدند و بارها این دسته از دانشجویان و آن دسته از رسانه های خبری که دست به پوشش اخبار مربوط به اِعمال تبعیض و گزینش وزارت علوم زده بودند را متهم به دروغ پراکنی و فضاسازی منفی علیه خود نمودند، اما دست آخر با افشای جنبه های پنهانی این موضوع، و زیر فشار فزاینده رسانه های جمعی و افکار عمومی مجبور به اقرار و اعتراف به اِعمال تبعیضی قرون وسطایی شدند و این بار اعلام نمودند که دلیل رد صلاحیت عمومی دانشجویان به دلیل وصول نامه ایی از وزارت اطلاعات می باشد.

این گزینش و تبعیض عقیدتی – سیاسی از تحقق انقلاب فرهنگی کلید خورده و از زمان بازگشایی دانشگاه ها و تا سال 84 به صورت موردی ادامه یافته و در دولت نهم پوست می اندازد و به این ترتیب در سال های 86 و 87 نیز به مانند سال 85، پذیرش دانشگاه های دولتی نه از رهگذر کنکور و آزمون علمی که از چگونگی فعالیت های سیاسی – صنفی دوران کارشناسی می گذرد، به گونه ای که شمار بیشتر این نوع فعالیت ها منتج به ستاره های بیشتر بر روی کارنامه داوطلبان و نتیجتاً محرومیت از تحصیل آن ها می گردد. البته در تداوم این موج محرومیت از تحصیل ها، دانشگاه آزاد اسلامی نیز هم سو با وزارت علوم دولت نهم و در سال جاری (1387) و در حالی که همواره بر اختلافات خود با سیاست های دولت نهم صحه می گذاشت، اجازه ادامه تحصیل به تعدادی از فعالان دانشجویی را نداد تا هم ستیز زرگری این دو دانشگاه بیش از پیش هویدا گردد و هم اراده ی قاطع نیروهای آزادی ستیز بر پایمال کردن حقوق حقه آن عده ایی که برای فردای بهتر این کشور از همه چیزشان گذشته اند روشن تر شود. به این ترتیب می توان مصداق و محصول مهرورزی و عدالت گستری دولت نهم در دانشگاه ها را فارغ از احکام کمیته های انضباطی، محکومیت های سنگین قضایی، بازداشت های متعدد چندماهه، چند روزه و چند ساعته و ستاره دار شدن 58 دانشجو و محرومیت آن ها از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و بیش از 1500 دانشجوی پذیرفته شده با اخذ تعهد دانست، تعدادی که قطعاً باید منتظر افزایش آن بود. مشخصاً نیاز به تاکید و تایید مجدد نیست که پروژه های محرومیت از تحصیل در ادامه دیگر طرح های حُقنه کردن فعالیت های سیاسی و اجتماعی و سرکوب گسترده هر نوع اعتراضی است که مورد دانشجویی آن دقیقاً در تعارض آشکار با اصول 3 (بند سوم) و 30 قانون اساسی و سایر مقررات مندرج در میثاق های بین المللی که دولت جمهوری اسلامی ایران پایبندی خود را به آنها اعلام کرده، رقم خورده است.

شورای دفاع از حق تحصیل در جهت پیگیری امور مربوط به این دسته از دانشجویان و به ویژه در جریان قراردادن افکار عمومی به شرح این گزارش، اقدام به جمع آوری اسامی دانشجویانی که عمدتاً پس از سال 83 به دلیل گزینش عقیدتی – سیاسی از ورود به مقطع کارشناسی ارشد چه در دانشگاه دولتی و چه در دانشگاه آزاد محروم شده اند نموده است. لازم به ذکر است:

1- در طی اقدام به تهیه گزارش پیش رو، چندین تن از دانشجویان محروم از تحصیل مورد شناسایی قرار گرفتند که به واسطه ی پاره ای از دلایل و علی رغم عدم حل مشکل اشان با انتشار نام اشان مواففت ننمودند.

2- همان گونه که در ذیل قابل مشاهده است تعدادی از دانشجویان گزینش شده در طی 2 یا 3 سال پی در پی و با وجود کسب رتبه های علمی ممتاز در کنکور دانشگاه دولتی پشت سد گزینش سیاسی – عقیدتی مانده اند و حتی عده ایی نیز هم در دانشگاه دولتی و هم در دانشگاه آزاد مورد گزینش قرار گرفته اند که این بیش از هر چیز، نشان از استمرار نوعی تبعیض دایمی در حق این دانشجویان و نگرانی عمیق شورای دفاع از حق تحصیل را از نقض آشکار حقوق بشر در بر دارد.

3- همان گونه که در چند سطر بالاتر نیز سخن به میان رفت، تعداد 1421 دانشجو در آزمون کارشناسی ارشد سال 85 با سپردن تعهد بر عدم فعالیت سیاسی و صنفی موفق به حضور در کلاس های درس شده اند؛ از تعداد این دانشجویان در سال های بعد آمار دقیقی در دست نیست. به هر روی می توان گفت این حربه بدل به روش جدیدی از نگاه مسوولان وزارت علوم در خاموش نگاه داشتن دانشگاه ها شده است که باید نسبت به آن در هر زمان و مکانی صریحاً هشدار داد.

4- دانشجویان گزینش شده در سال 85 و ماقبل آن که در این گزارش ذکر شده اند همگی کارنامه ابتدایی و ثانوی خود را دریافت نموده اند و به همین دلیل دانشگاه محل قبولی مقطع کارشناسی ارشد آن ها مشخص است، اما به هنگام اعلام قبولی عمومی اسامی داوطلبان کارشناسی ارشد از اعلام نام آن ها جلوگیری به عمل آمد و در این گزارش با عنوان «3 ستاره» مشخص شده اند. در سال 86 و 87 مسوولان وزارت علوم جهت جلوگیری از تکرار رسوایی سال 85 از ارائه هر گونه کارنامه به داوطلبان گزینش شده خودداری کرده و به همین خاطر در این گزارش با عنوان «عدم دریافت کارنامه» معرفی شده اند و گروهی نیز به هنگام ثبت نام در مرحله تکمیل ظرفیت متوجه قفل بودن فایل مربوط به خود شدند که با عنوان « گزینش در تکمیل ظرفیت» مشخص گردیده اند. عده ی کمی نیز در سال 83 با مشکل گزینش رو به رو بوده اند که با عنوان « منع تحصیل» بیان گردیده اند.

دانشگاه دولتی( سال 1383 و 1384):

نام و نام خانوادگی/ رشته و دانشگاه کارشناسی/ رشته و دانشگاه کارشناسی ارشد/ وضعیت

1- روزبه کریمی /حقوق شهید چمران اهواز/ حقوق بشر علامه/ منع تحصیل

2- پیمان عارف/ علوم سیاسی تهران/ علوم سیاسی تهران/ منع تحصیل

3- حامد حسن دوست/ مهندسی عمران صنعتي اصفهان/ مهندسی عمران شهيد رجايي/ منع تحصیل

4- مهدی امینی زاده/ علوم سیاسی مفید قم/ منع تحصیل


دانشگاه دولتی( سال1385):
5- سیامک کریمی/ حقوق بوعلی سینا همدان/ حقوق بشر شهید بهشتی/ 3 ستاره

6- سعید اردشیری/ مهندسی شیمی باهنر کرمان/ جامعه شناسی علامه/ 3 ستاره

7- زهرا جانی پور/ محیط زیست بیرجند/ مهندسی محیط زیست تربیت مدرس/ 3 ستاره

8- فرهاد ذاتعلی فر/ ریاضی علم و صنعت/ مهندسی صنایع شریف/ 3ستاره

9- سالار ساکت/ مهندسی صنایع کردستان/ مهندسی صنایع تهران/ 3 ستاره

10- حنان عزیزی بنی طرف/ ادبیات عرب تهران/ ادبیات عرب تهران/ 3 ستاره

11- منصورعزتی/ مهندسی مکانیک اصفهان/ مدیریت علامه/ 3 ستاره
12- یاشار قاجار/ مهندسی معدن امیرکبیر/ مهندسی معدن تبریز/ 3 ستاره

13-محمد شورش مرادی/ مهندسی صنایع کردستان/ مهندسی صنایع تهران/ 3 ستاره
14- محسن فاتحی/ جامعه شناسی تهران/ جامعه شناسی تهران/ 3 ستاره

15- روزبه ریاضی مقدم/ مهندسي مكانيك/ دانشگاه امیرکبیر/ ....... / 3 ستاره
16- توحید علیزاده/ علوم اجتماعی تهران/ علوم اجتماعی تهران/ 3ستاره

17- محمد حسین حسن پور/ بیشه اطلاعاتی در دست نیست/ 3 ستاره


دانشگاه دولتی( سال 1386):
18- مرتضی حسین زاده/ مهندسی کشاورزی بوعلی سینا همدان/ جامعه شناسی /عدم دریافت کارنامه

19- علیرضا خوشبخت /مهندسی عمران بوعلی سینا همدان/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه

20- فرشید مقدم سلیمی/ جامعه شناسی علامه/ برنامه ريزي شهري و منطقه اي/ عدم دریافت کارنامه

21- حنیف کراگری/ مهندسی برق صنعتی بابل/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه

22- زهرا توحیدی/ جامعه شناسی بوعلی سینا همدان/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه

23- یحیی صفی آریان/ فیزیک بوعلی سینا همدان/ علوم ارتباطات اجتماعی/ عدم دریافت کارنامه

24- فرهاد ذاتعلی فر/ ریاضی علم و صنعت/ مهندسی صنایع/ عدم دریافت کارنامه

25- افشین رضاپور جمور/ مترجمی زیان انگلیسی/ ارتباطات اجتماعی/ عدم دریافت کارنامه


دانشگاه دولتی(سال 1387):
26- علی صابری/ مهندسی صنایع امیر کبیر/ مهندسی صنایع/ عدم دریافت کارنامه

27- ناصر پویافر/ مهندسي پلیمر امیر کبیر/ مهندسی پلیمر/ عدم دریافت کارنامه

28- سید ضیاء الدین نبوی/ مهندسی شیمی صنعتی بابل/ جامعه شناسی/ عدم دریافت کارنامه

29- صمد پاشائی/ مهندسی کشاورزی تبریز/ مهندسی کشاورزی/ عدم دریافت کارنامه
30- نادر مهد قره باغ/ مهندسی برق تبریز/ مهندسی برق/ عدم دریافت کارنامه

31- امین امامی/ مهندسی مکانیک تبریز/ مهندسی مکانیک/ عدم دریافت کارنامه

32- ناهید بابازاده/ علوم تربیتی تبریز/ علوم تربیتی/ عدم دریافت کارنامه
33- توحید علیزاده/ جامعه شناسی تهران/ جامعه شناسی/ عدم دریافت کارنامه

34- سید حامد احمدی/ زبان و ادبیات عرب تهران/ ادبیات فارسي/ عدم دریافت کارنامه

35- اصغر قنبری/ علوم سیاسی اصفهان/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه

36- حسین نجفی/ علوم سیاسی فردوسی مشهد/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه

37- علی حسین اسدزاده/ مهندسی کشاورزی تهران/ مهندسی کشاورزی/ عدم دریافت کارنامه

38- رضا محسنی/ فیزیک اصفهان/ فیزیک/ عدم دریافت کارنامه

39- مجتبی خرازیان/ مهندسی معدن یزد/ مهندسی معدن/ عدم دریافت کارنامه

40 - حسن خلیلی/ علوم اجتماعی یزد/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه
41- داوود حبیبی/ مهندسی برق صنعتی بابل/ مدیریت /گزینش در اعلام نتایج نهایی

42- سیامک کریمی/ حقوق بوعلی سینا همدان /حقوق/ گزینش در اعلام نتایج نهایی

43- پویان محمودیان/ مهندسی پلیمر امیرکبیر /مهندسی پلیمر/ گزینش در اعلام نتایج نهایی

44- صادق معتمد/ مهندسی مکانیک کاشان/ مهندسی مکانیک/ گزینش در اعلام نتایج نهایی

45- پیمان عارف/ علوم سیاسی تهران/ علوم سیاسی تهران/ گزینش در اعلام نتایج نهایی

46- علی تقی پور/ مهندسی عمران صنعتی بابل/ مهندسی عمران/ گزینش در تکمیل ظرفیت

47- عمید مشرف زاده/ مهندسی عمران صنعتی بابل/ مهندسی عمران/ گزینش در تکمیل ظرفیت

48- مرضیه دیلم صالحی/ مهندسی شیمی صنعتی بابل/ مهندسی شیمی/ گزینش در تکمیل ظرفیت

49- شیوا نظرآهاری/ مهندسی عمران دانشگاه آزاد/ مهندسی عمران/ گزینش در تکمیل ظرفیت

50- افشین اکبریان/ مهندسی معدن یزد/ مهندسی معدن/ گزینش در تکمیل ظرفیت
51- محمد بخشنده/ مهندسی معدن یزد/ مهندسی معدن/ گزینش در تکمیل ظرفیت
52- امير سليمي ها/ رياضي محض دانشگاه تهران/ پژوهش اجتماعي/ عدم دريافت كارنامه

دانشگاه آزاد( سال 1387):
53- سیامک کریمی/ حقوق بوعلی سینا همدان/ حقوق/ عدم دریافت کارنامه
54- زهره اسدپور/ علوم اجتماعی گیلان/ جامعه شناسی/ عدم دریافت کارنامه

55- هادی حاج امینی/ فیزیک سنندج/ ......./ عدم دریافت کارنامه

56- رضا محسنی/ فیزیک اصفهان/ فیزیک/ عدم دریافت کارنامه

57- زهرا توحیدی/ جامعه شناسی بوعلی سینا همدان/ علوم سیاسی/ عدم دریافت کارنامه

58- یحیی صفی آریان/ فیزیک بوعلی سینا همدان/ علوم ارتباطات اجتماعی/ عدم دریافت کارنامه

۱ بهمن ۱۳۸۷

سومین نشست هفتگی دانشجویان ستاره‌دار و محروم از تحصیل

بابک احمدی: محرومیت از تحصیل بزرگترین نقض حقوق بشر دولت نهم است.

پروین اردلان: ستاره دار کردن روش همیشگی حکومت ها در طرد مخالفان بوده است.

سومین نشست دانشجویان محروم از تحصیل با فعالان سیاسی با میزبانی یک نویسنده و یک فعال حقوق زنان و در دفتر انجمن حامیان حق تحصیل برگزار شد. «بابک احمدی» و «پروین اردلان» دو مهمان این برنامه بودند که به مانند سایر مهمانان گذشته دانشجویان محروم از تحصیل به هم فکری و تحلیل چگونگی رخداد پروژه اینک گسترش یافته محرومیت از تحصیل پرداختند.

در ابتدا «زهرا جانی پور» عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستاره دار سال 85 به عنوان مقدمه به تقسیم بندی محرومین از تحصیل اشاره کرد و گفت: «محرومین از تحصیل به سه گروه عمده تقسیم می شوند که گروه اول دانشجویان ستاره دار هستند که درکنکور کارشناسی ارشد پشت سد گزینش مانده اند و به تعبیر وزارت علوم صلاحیت عمومی شان برای ادامه تحصیل احراز نگشته است. گروه دوم دانشجویان تعلیقی هستند که احکام سنگین انضباطی دریافت نموده اند و به همین دلیل در آستانه اخراج آموزشی قرار گرفته اند و گروه سوم از اقلیت های مذهبی به خصوص بهاییان هستند که براساس اعمال سلیقه و قوانینی خاص در حال حاضر اساسأ حق ادامه تحصیل در مقطع آموزش عالی را ندارند.» وی با اشاره به غیر قانونی بودن اقدام دولت نهم در محروم کردن دانشجویان منتقد و مساله دانشجویان ستاره دار افزود: «این دانشجویان به استناد مصوبه 86 مورخ 4/5/1367 شورای عالی انقلاب فرهنگی از تحصیل محروم گشته اند، که این مصوبه مصادیقی چون عناد، مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران، داشتن وابستگی تشکیلاتی به گروههای محارب و... را ذکر نموده است با اطلاعاتی که در دست می باشد هیچ کدام از این دانشجویان در دادگاهی با این اتهامات محکوم نشده اند.»

سپس «ضیاء نبوی» عضو دیگر شورای دفاع از حق تحصیل و ستاره دار سال جاری در شرحی از چگونگی وضعیت دانشجویان ستاره دار گفت: «اولین نهاد پیگیری کننده وضعیت دانشجویان محروم از تحصیل، کمیته پیگیری وضعیت دانشجویان 3 ستاره بود که در سال 85 تشکیل شد و در واقع بیشترین پیگیری ها هم در آن موقع صورت گرفت. دوم کمیته دفاع از حق تحصیل دفتر تحکیم وحدت بوده که در طی این 3 سال پیگیر وضعیت این دانشجویان بوده است. انجمن حامیان حق تحصیل نیز امسال و توسط جمعی از فعالان سیاسی و مدنی بخصوص آقای کیوان صمیمی و با پشتیبانی کانون مدافعان حقوق بشر تاسیس شد و پیگیر وضعیت دانشجویان محروم از تحصیل می باشد و بالاخره شورای دفاع از حق تحصیل که از مجموعه ی دانشجویان محروم از تحصیل در سالهای اخیر اعم از ستاره دار، تعلیقی و بهائی شکل گرفته است.» نبوی به چرایی تشکیل شورای دفاع از حق تحصیل پرداخت و ادامه داد: « هدف ما از تشکیل شورای دفاع از حق تحصیل، تلاش برای پیگیری مستمر و جمعی مسئله محرومین از تحصیل است. مسئله دوم تأثیر مثبت چنین جمع هائی در تاثیر بر جامعه مدنی و کمک به پروژه دموکراسی خواهی در ایران است. مسئله دیگر کمک به بازتولید علائق انتقادی دانشجویان در بیرون دانشگاه و در نتیجه ناکام ماندن پروژه حاکمیت در منفعل نمودن این دانشجویان از طریق ممانعت از حضورشان در دانشگاه است. از سوئی جدای از این مسائل و نظر به عام بودن حق تحصیل، این خواسته می تواند به عنوان محوری برای ارتباط گروه ها و جریان های مختلف دانشجوئی و اتحاد عمل آنان حول یک خواست مشترک گردد.»

پس از شرحی مقدماتی که از سوی 2 تن از دانشجویان محروم از تحصیل عنوان شد، بابک احمدی با یادآوری نخستین انتشار اخبار از پروژه ستاره دار کردن دانشجویان در سال 85 سخنان خود را این گونه آغاز نمود که « در سال 85 که مسئله دانشجویان سه ستاره پیش آمد، پیگیری ها و خبر رسانی ها خیلی بیشتر بود و به همین جهت جامعه روشنفکری و فضای عمومی جامعه نیز نسبت به این مساله واکنش جدیتری نشان داده بود ولی در سال بعد گویا پیگیری ها خیلی کمتر شد و به تبع حساسیت نسبت به قضیه محرومین از تحصیل هم کمتر شد، الان که خبر تشکیل شورائی برای پیگیری این مساله را می شنوم ،خیلی خوشحالم که این قضیه فراموش نشده است، چون که مسئله محرومین از تحصیل به جد از بزرگترین مصادیق نقض حقوق بشر در دولت نهم بوده است.» وی سپس از دیدگاه خود به تشریح چگونگی فعالیت های نهادهایی که به موضوع محرومیت از تحصیل مشغول اند اشاره کرد و گفت:« این فعالیتها باید به گونه ای باشد که دستاورد نیز به همراه داشته باشد. انتظار اینکه افراد بیایند و در فعالیتی که به هیچ نتیجه ی مثبتی منجر نمی شود مشارکت کنند، انتظاری غیر منطقی است. نباید فعالیت ها به گونه ای باشد که احساس یأس در محرومین از تحصیل ایجاد شود.» احمدی پس از آن به فرصت انتخابات پرداخت و در نسبت این موضوع با محرومیت از تحصیل دانشجویان عنوان داشت:« به نظر من زمان انتخابات خیلی زمان خوبی برای پیگیری مطالبات محرومین از تحصیل است، چرا که هم حساسیت افکار عمومی در این زمان بالاست و هم هزینه فعالیت ها در آن زمان کمتر می باشد.در وضعیت فعلی احتمال برخورد با فعالیتهای شما خیلی بیشتر از زمان نزدیک انتخابات است.»

پس از پایان یافتن سخنان بابک احمدی، دانشجویان حاضر در نشست از پروین اردلان از فعالان کمپین یک میلیون امضاء که برای نخستین در جمع دانشجویان محروم از تحصیل حضور می یافت، خواستند تا به عنوان مدعو بعدی شروع به سخنرانی نماید. اردلان نیز سخنان خود را با ارجاعی به گذشته آغاز نمود:« اگر چه از باب مقایسه تفاوت بسیار است اما وقتی شما را می بینم به یاد ستاره دار شدن یهودیان در حکومت نازی می افتم ، روشی که آن زمان برای نشان دار کردن و ایزوله کردن یهودیان به کار گرفته می شد. و در واقه این ستاره دار کردن ها بدل به شیوه قدیمی همیشگی حکومت ها در طرد کردن مخالفان خویش شده است» وی به وضعیت خاص محرومیت از تحصیل در ایران پرداخت و در تحلیل تبعات آن اعلام داشت:« حقیقت این است که ستاره دار شدن و یا محروم از تحصیل شدن دو وجه متفاوت دارد. وجه اول و مثبت آن این است که هنوز در جامعه دانشجوئی کسانی هستند که فعالیت می کنند و حاضرند برای پیگیری مطالباتشان هزینه بدهند، اگرچه این هزینه حق تحصیل باشد. اما وجه منفی آن ترسی است که ناشی از این برخورد هاست، که می تواند دانشجویان را از ورود به عرصه فعالیت های دانشجوئی باز دارد. یکی از مسائلی که می بایست در دستور کار شما باشد، مسئله مواجهه با همین اثرات منفی در سطح جنبش دانشجوئی است.»

این فعال حقوق زنان پس از آن با رویکرد به پیگیری عملی این معضل پرداخت و گفت:« محرومین از تحصیل بیش از هر موضوعی نیاز به خلاقیت در طرح ها و راهبردها دارند. طرح هائی که هم هزینه کمی برای آنان داشته باشد و هم در حل مسئله کار گشا باشد.» وی به ارتباط موضوعی این راهکارها با حوز کاری خود در کمپین یک میلیون امضاء اشاره کرد و ادامه داد: « این مسئله ای بود که ما نیز در مسئله کمپین زنان با آن روبرو بوده ایم. در غیاب طرح های خلاقانه، هر جنبشی با هر خواست برحقی ممکن است ناتوان و زمینگیر شود. باید بتوان از همه پتانسیل ممکن استفاده کرد و این پتانسیل ضرورتأ به پتانسیل فعالین و دانشجویان دا خل کشور محدود نمی شود.» در پایان پروین اردلان به مانند دیگر فعالان سیاسی که در چند مدت اخیر مهمان دانشجویان محروم از تحصیل بوده اند به ارتباط نزدیک فعالیت های مدنی- صنفی پرداخت و چنین سخنان اش را به پایان برد:« محرومین از تحصیل می بایست با دیگر فعالین مدنی و حقوق بشر در داخل کشور ارتباط بگیرند و از آنان بخواهند که با اعتراض به این روند، مدعای خود در دفاع از حقوق بشر را اثبات نمایند و البته این به هنر خود شما باز می گردد که چگونه مساله خود را مطرح می نمائید. مطمئنأ من به عنوان یک فعال حوزه زنان که طرفدار برابری حقوقی جنسی هستم، نمی توانم و نمی بایست نسبت به سلب حق اولیه تحصیل از یک شهروند ایرانی و یا به طور خاص اعمال سهمیه بندی جنسی در کنکور که نقض آشکار حقوق برابر جنسی است، سکوت کنم.»

پس از اتمام سخنان مهمانان، تنی چند از دانشجویان حاضر در جلسه به بیان دیدگاه های خود در رابطه با موضوع نشست پرداخته و هریک شرحی از وضعیت خود به دست داد.

«مجید دری» از دانشجویان تعلیقی و متحصن علامه اعلام داشت:« تعداد احکام انضباطی که در دولت نهم و وزارت علوم برای فعالان دانشجوئی صادر شده، غیر قابل باور است. اگر چه مساله احکام انضباطی پیش از این و در دولت خاتمی هم وجود داشت و لی با روی کار آمدن دولت نهم سیلی از احکام انضباطی سنگین دانشگاههای کشور را فرا گرفت. در یک سال گذشته نزدیک به 70 حکم تعلیق برای دانشجویان دانشگاه علامه صادر شده است که نشان از عزم جدی حاکمیت برای برخورد با دانشجویان فعال دارد و مسئله ای که اکنون در بحران دانشگاه شیراز کاملأ هویداست.»

سپس «مهدیه گلرو» یکی دیگر از دانشجویان تعلیقی و متحصن علامه به امکان و فرصت دولت در مهار دانشجویان تعلیقی اشاره کرد و گفت:« دانشجویان تعلیقی یک تفاوت مشخص با دانشجویان ستاره دار دارند که آن امکان ادامه تحصیل آنان است. این مساله در کنترل اعتراضات آنان بسیار موثر بوده است. کمیته های انضباطی نیز با توجه به همین مسئله و صدور احکام خلاقانه تعلیق دانشجویان را در وضعیت کاملأ کنترل شده و منفعل نگاه می دارند و در واقع با این حربه نه تنها از هزینه اعتراضات احتمالی ناشی از حکم قطعی می گریزند، بلکه در ادامه نیز راه را بر امکان فعالیت های انتقادی دانشجویان می بندند.» او سپس به عدم وجود جریانی صحیح، حقوقی و عادلانه در روند محکومیت دانشجویان فعال پرداخت و ادامه داد:« مساله دیگر ستم مضاعفی است که در حق دانشجویان روا داشته می شود و آن طرح همزمان شکایات هم در دادگاه و هم کمیته انضباطی است.»مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت نیز که در این دیدار حضور داشت با اشاره به اظهارات نگران کننده پورعباس رئیس سازمان سنجش کشور در رابطه با بحث اخیر سهمیه بسیجیان فعال در کنکور دانشگاه ها گفت: «آنطور که معلوم است سازمان سنجش از سوی سازمان بازرسی و قوه قضائیه تحت فشار قرار گرفته است تا سهمیه 40 درصدی برای بسیجیان فعال درکنکور در نظر بگیرد، این فشارها تا بدانجا بوده است که تا تهدید به انفصال از خدمت مسئول سازمان سنجش نیز پیش رفته است! پیش از این سهمیه ای 40 درصدی برای رزمندگان در کنکور وجود داشت ولی به طور متوسط فقط 2 درصد از آن استفاده می شد، اما با اعمال این سهمیه برای بسیجیان فعال، جدای از آنکه 40درصد از ظرفیت رقابتی کنکور کم می شود، تغییری بسیار جدی در ترکیب جمعیتی و در نتیجه سیاسی دانشگاه به نفع حاکمیت شکل می گیرد، گویا حاکمیت در نظر دارد با این طرح خلأ حامیان خویش در دانشگاه را پوشش داده و اینگونه از فضای انتقادی دانشگاه بکاهد.» «امیر سلیمی ها» که در سال جاری از آزمون دانشگاه آزاد ستاره دار شده است گفت:« تا آنجا که بنده و دوستان ستاره دارمان در در کنکور دانشگاه آزاد پیگیری کرده ایم، گویا مسئله مربوط به وزارت اطلاعات می شود و حتی مسئولین امر اظهارتی را هم از ناراحتی خود آقای جاسبی از این مسائل، به ما منعکس کرده اند. به باور من تشکیل یک تیم حقوقی که مسئله حق تحصیل را در دستور کار خود قرار دهد می تواند گزینه ای قابل تأمل باشد.»

«زهرا توحیدی» از دانشجویان ستاره دار سال 86 نیز اعلام داشت: «به نظر من ما می بایست کاری جدی را در عرصه دفاع از حق تحصیل و تدریس، فارغ از مصادیق آن شروع کنیم. کاری که ضرورتأ فقط به دنبال کشف قربانیان و محرومین از تحصیل نباشد، بلکه طرحی نظری و ایجابی را در بسط و گسترش گفتمان حق طبیعی تحصیل دنبال کند که برای مثال می توان در آن تاریخچه ای از نقض حق تحصیل در ایران و سایر کشورها تهیه کرد و به مبارزات انجام شده در راستای کسب این حق اشاره کرد.»

در پایان نیز «مرتضی حسین زاده» از دانشجویان ستاره دار سال 86 که از دانشگاه بوعلی سینا همدان فارغ التحصیل شده است به دوستان خود گفت:« به باور من خواست همه محرومین از تحصیل و فعالین حوزه عمومی، حول محور دموکراسی خواهی تعریف می شود و نبایستی مسئله محرومین از تحصیل را به صورت قضیه ای جدا ازین مسئله در نظر گرفت. ما در اعتراض به حقوق انسانی سلب شده ای در در دانشگاه فعالیت کردیم و به همین واسطه حق تحصیلمان را از دست دادیم و این مسئله ایست که نمی بایست امروز فراموش گردد. ما می بایست در ارتباط نزدیکتری با دیگر جنبش های اجتماعی قرار بگیریم و با حمایت از خواسته هاشان، حمایت آنان را نیز خواستار گردیم، اینها همه در حالی می بایست عملی شود که به یاد داشته باشیم مسئله اساسی، همچنان همان مسئله دموکراسی است.

دانشجویان ستاره‌دار دانشگاه آزاد افزایش می یابد

سیامک کریمی، دانشجوی ستاره‌دار سال‌های 85 و 87 دانشگاه دولتی و سال جاری دانشگاه آزاد طی گفت و گویی اعلام کرد: « پس از برگزاری نشست خبری اخیر دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی، تعداد 5 نفر از فعالان دانشجویی طی برقراری ارتباطی با شورای دفاع از حق تحصیل عنوان نمودند که در آزمون اخیر دانشگاه آزاد، موفق به کسب کارنامه نهایی نشده‌اند و در نتیجه این دانشگاه اجازه مشخص شدن و ضعیت تحصیل را به آن‌ها نداده است که 2 نفر از آن‌ها با اعلام عمومی اسامی‌شان موافقت دارند.»
کریمی این 2 نفر را چنین معرفی کرد: « آقای امیر سلیمی‌ها فارغ التحصیل رشته ریاضی محض از دانشگاه تهران و عضو انجمن اسلامی این دانشگاه و هم چنین آقای رضا محسنی فارغ التحصیل رشته فیزیک دانشگاه اصفهان که در سال جاری هم نتوانسته کارنامه آزمون دانشگاه دولتی خود را دریافت نماید. وی نیز سابقه عضویت در انجمن اسلامی را دارا می‌باشد.» کریمی هم چنین افزود: «دوستانی که اخیراً نامشان را به ما اطلاع دادند، پیگیری‌هایی از طریق مرکز آزمون دانشگاه آزاد انجام داده‌اند که متاسفانه این پیگیری‌ها به مانند دیگر موارد مشابه نتیجه‌ای در بر نداشته و دست آخر عدم صدور کارنامه برای آن‌ها را به علت وصول نامه‌ای از وزارت اطلاعات عنوان کرده‌اند.»
کریمی هم چنین اعلام کرد:«براساس پیگیری‌های شورای دفاع از حق تحصیل تعداد 40 نفر در آزمون اخیر دانشگاه آزاد موفق به دریافت کارنامه نشده‌اند که این موضوع با توجه به عدم سابقه در این دانشگاه جای بررسی‌های بیشتر و در نوع خود نشان از برخورد سنگین با فعالان دانشجویی دارد.»
اضافه می نماید در نشست اخیر دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی که در دفتر سابق نشریه نامه برگزار شد، از 3 نفر به نام های سیامک کریمی دانش آموخته دانشگاه بوعلی سینا همدان، زهره اسدپور دانش آموخته دانشگاه گیلان و هادی حاج امینی فارغ التحصیل دانشگاه سنندج به عنوان دانشجویانی که اخیراً در آزمون دانشگاه آزاد ستاره گرفته و در نتیجه موفق به ادامه تحصیل نشده اند، نام برده شد.

۲۱ دی ۱۳۸۷

دومین نشست هفتگی دانشجویان ستاره‌دار و محروم از تحصیل

در نشست هفتگی دانشجویان ستاره‌دار و محروم از تحصیل
هاشم آغاجری: وضعیت امروزِ دانشگاه‌ها به غایت خطرناک است. دانشگاهِ‌ امروز، برج دیده‌بانی مراکز نظامی است.
رضا علیجانی: استراتژی انقلاب فرهنگی دوم، استراتژیِ تک تیراندازی است.

در ادامه نشست‌های هفتگی دانشجویان ستاره‌دار و محروم از تحصیل با فعالان سیاسی و مدنی، این دانشجویان این‌بار در دفتر نشریه نامه میزبان « دکتر هاشم آغاجری» و « رضا علیجانی» بودند. دانشجویان محروم از تحصیل که بر این عقیده‌اند « تا با استفاده از پتانسیل‌های موجود در جامعه مدنی، روزنه‌ایی بر حل مشکل‌شان بگشایند» پیش از این به دیدار محمد ملکی- اولین رییس دانشگاه تهران – و کیوان صمیمی – دبیر انجمن حامیان حق تحصیل- رفته بودند.
در ابتدای نشست اخیر دانشجویان محروم از تحصیل و به عنوان مقدمه، « ضیاء نبوی» عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستاره‌دار سال جاری، در تشریح روند شکل‌گیری و تداوم پروژه ستاره‌دار شدن دانشجویان فعال و منتقد گفت: « روند محرومیت از تحصیل با طرح انقلاب فرهنگی آغاز شد که در جریان آن طرح، دانشگاه‌ها برای مدت 2 سال بسته شدند و حدود 60 هزار دانشجو و بیش از 1200 نفر از اساتید دگر اندیش از دانشگاه‌ها اخراج شدند. اما پس از آن، از تعداد محرومین از تحصیل در دهه 60 و تا ریاست جمهوری خاتمی آمار دقیقی در اختیار نیست، کما این‌که در این بازه‌ی زمانی آمار دقیقی از قربانیان سیاسی در دست نیست. اما پس از روی کار آمدن دولت نهم و البته در مقیاس کوچک‌تر طرح انقلاب فرهنگی در حال پیگیری است و قربانی اول این پروژه، دانشجویان موسوم به ستاره‌دار هستند که به واسطه گزینش اعمال شده در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری و آزاد، از ادامه تحصیل بازمانده‌اند.» وی سپس به تعداد این دانشجویان اشاره کرد و چنین ادامه داد:« تعداد دانشجویان سه ستاره در سال 85 به 23 نفر رسید و در سال 86 نزدیک به 50 نفر برآورد شده است. تعداد دانشجویان ستاره‌دار و گزینش شده امسال در کنکور سراسری و آزاد نیز بیش از 70 نفر تخمین زده می‌شود که تاکنون 30 تن از آنان شناسایی شده‌اند.» نبوی سپس سخن از موج دیگر محرومیت از تحصیل‌ها به میان آورد و گفت:« در این سال‌ها کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها احکام انضباطی سنگینی را برای فعالان دانشجویی صادر نموده‌اند که سهم بعضی از این فعالان 3،2 و حتا 6 ترم تعلیق بوده است. بنا به آمارهای موجود، بیش از 800 مورد حکم موقت از تحصیل در سه سال اخیر از سوی کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها برای فعالان دانشجویی صادر شده است و از طرف دیگر قربانی ثابت پروژه‌های مختلف ممنوعیت از تحصیل نیز در این سال‌ها دانشجویان اقلیت‌های مذهبی هستند که اکثر آنان از اقلیت مذهبی بهایی‌اند. تعداد این نوع از محرومین از تحصیل نیز قطعاً بیش از صدها تن است.»
پس از این، دانشجویان محروم از تحصیل حاضر در جلسه از هاشم آغاجری خواستند تا ضمن شروع سخنان‌اش در رابطه با محرومیت از تحصیل، آن‌چه که به ذهن‌اش در باب حل این موضوع می‌رسد با آن‌ها در میان گذارد. آغاجری اما، سخنان خود را این گونه آغاز کرد:« محرومیت از تحصیل پدیده‌ای مربوط به این دوره است. قبل از انقلاب با وجود حکومت خفقان، چنین پدیده‌ای در کار نبود. مساله فعالیت سیاسی و زندان و محکومیت‌های ناشی از آن یک چیز بود و حق تحصیل یک چیز دیگر و اساساً حق تحصیل جزء حقوق اولیه و ابتدایی بشر است و با هیچ بهانه‌ایی نمی‌توان آن را سلب نمود. ضمن آن‌که مجازات هیچ جرمی نمی‌تواند و نمی‌بایست سلب حق تحصیل باشد. این نه تنها نقض حقوق بشر است که با اصول دین اسلام نیز تناقض دارد.» او سپس به تفاوت تئوریک و پراتیک میان حقوق شهروندی و حقوق بشر پرداخت و ادامه داد:« حق تحصیل جزء حقوق بشری است نه حقوق شهروندی. چرا که حقوق شهروندی مختص به کسانی است که بر سرزمینی مالکیت دارند و لذا از سرزمینی به سرزمین دیگر متفاوت است، اما حقوق بشری مفهومی عام دارد و استثناء نمی‌پذیرد.» آغاجری پس از آن به تاثیر پروژه ستاره‌دار کردن دانشجویان و ممانعت از تحصیل دانشجویان منتقد پرداخت و اعلام کرد:« وضعیت دانشگاه در چنین شرایطی از یک طرف بدل به کشتارگاه و سلاخ خانه استعدادهای جوانان کشور می‌شود و از طرف دیگر هر نوع نقد و انتقاد را در نطفه خفه و همه را بله قربان گو تربیت می‌کند. وضعیت چنین دانشگاهی یک وضعیت به غایت خظرناک است و باید در هر جایی نسبت به آن هشدار داد. این وضعیت همه را به یاد برج های دیده بانی در مراکز نظامی می‌اندازد که از داخل آن‌ها همه چیز کنترل می‌شود.» وی سپس به پرسش دانشجویان مبنی بر چگونگی گذر از معضل ممنوعیت از تحصیل پاسخ داد و گفت:« اولاً نباید منتظر حل زودرس این مشکل بود، چون این مساله مربوط به جوانب یک حق است و مساله حق هنوز در این کشور یک مساله بنیادی و چالش برانگیز است. از طرف دیگر باید بکوشید تا با جمع آوری اطلاعات، آمار دقیقی از کسانی که به نوعی از تحصیل محروم شده اند، بدست آورید. چون هیچ وضعیت سیاسی – اجتماعی تا ابد پایدار نیست و روزی نیز چنین فضایی که به آن دچارید شکسته خواهد شد.» وی ادامه داد:« محرومین از تحصیل می‌بایست برای استیفای حق خود روی به کار جمعی بیاورند چون این موضوع یک حق جمعی است و برای اکتساب حق جمعی باید دست به کار جمعی زد. ایجاد نهادهای مدنی به مانند آن‌چه شما تاسیس کرده‌اید بسیار مهم است. از طرفی ارتباط با دیگر جنبش‌هایی که در پی حقوق خویش‌اند به مانند زنان وکارگران نیز می‌تواند در انتقال تجربه موفق باشد.»
پس از آغاجری، مهمان بعدی دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، رضا علیجانی از فعالان ملی – مذهبی شروع به سخنرانی کرد:« در دوره آخر بازداشت من و دوستان‌ام که به مدت 2 سال طول کشید کاملاً می‌دانستیم که بدون هیچ دلیل قانونی و موجهی در زندان به سر می‌بریم و این احساسی از زورگویی مطلق در وجود طرف مقابل را در ما ایجاد می کرد و امروز به خاطر همین احساس که گویی در شما نیز هست، با شما احساس هم ذات پنداری می‌کنم. معمولاً در چنین زمان‌هایی انسان‌ها یا مستاصل می‌شوند و یا روی به کارهای واکنشی می‌آورند که از همین رو شما باید خیلی مراقب باشید.»
علیجانی از وقوع انقلاب فرهنگی دوم در کشور خبر داد و ادامه داد:« امروز گویی انقلاب فرهنگی دومی در حال جریان است، با این تفاوت که به جای برخورد عمومی و فله‌ایی در اخراج دانشجویان و اساتید، به استراتژی تک تیراندازی روی آورده‌اند. یعنی این‌که به جای برخورد سراسری با همه منتقدان در یک زمان، با نشانه رفتن افراد شاخص در طول زمان سعی می کنند دانشگاه را از حضور منتقدین پاک کنند و از این طریق هم هزینه کم‌تری را متقبل می‌شوند و هم بازخورد خبری و حقوق بشری آن کمتر است.» پس از آن این فعال سیاسی از دانشجویان خواست که دست از پیگیری‌های خود برندارند چرا که « حاکمیت یک دست نیست و مطمئناً درون نظام کسانی هستند که با این برخوردها مخالف‌اند. باید دانشجویان از این فرصت‌ها استفاده بکنند» وی سپس به فرصت انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو پرداخت و به این ترتیب سخنان خود را به پایان رساند:« الآن که انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است فرصت بهتری فراهم آمده تا با تعامل و به نوعی به چالش کشاندن کاندیداها و احزاب حامی آن‌ها به دنبال حل مساله رفت.»
پس از اتمام سخنان مهمانان دانشجویان، نوبت میزبانان رسید تا دم از مشکلات‌شان بزنند. « مهدیه گلرو» عضو شورای دفاع از حق تحصیل که محکومیت 4 ترم منع موقت از تحصیل، صادره از کمیته انضباطی دانشگاه علامه را دارد، گفت:« در سال‌های اخیر بسیاری از روشن‌فکران و فعالان سیاسی برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان و محرومیت از تحصیل را محکوم نموده‌اند، مقاله‌های بسیاری در این مورد نوشته شده و بیانیه‌های بسیاری نیز صادر شده است که ضمن قدردانی از زحمات همه آن‌ها، باید گفت که این پیگیری‌های بی‌شائبه به نتیجه‌ایی نرسیده است. من و برخی از دوستان‌ام در دانشگاه علامه نزدیک به 2 سال است که از حضور در دانشگاه و کلاس درس منع شده‌ایم و حتا تحصن 4 روزه‌مان برای بازگشت به دانشگاه نه تنها منجر به بازگشت‌مان به دانشگاه نشد که به بازداشت همه ما منتهی گشت.»
« سیامک کریمی» دانشجوی ستاره‌دار سال های 85 و 87 از دانشگاه بوعلی سینا همدان به همکاری و حمایت‌های متقابل جنبش‌های اجتماعی از یکدیگر پرداخت و گفت:« اگر نسل نخستین دانشجویان ستاره‌دار اینک سه ساله شده است ولی این نوع نشست‌ها و تایید مجدانه بر حق تحصیل می‌تواند به عنوان یک رشته مشترک در میان همه مباحث حقوق بشری مطروحه در حال حاضر باشد به شرط آن‌که هم راستا با آن به دیگر حقوق صنفی و احتماعی هم اشاره داشته باشیم. قطعاً دوستان محروم از تحصیل می‌دانند که طریق حمایت دیگر جنبش‌های اجتماعی از نهادهایی چون شورای دفاع از حق تحصیل حمایت متقابل و چند جانبه است.»
« صادق شجاعی» از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه و عضو دیگر شورای دفاع از حق تحصیل ابراز داشت:« نظر شخصی من این است که سعی کنیم تا با ارتباط برقرار کردن با فعالین عرصه انتخابات ریاست جمهوری از آنان بخواهیم که در مورد محرومیت از تحصیل موضع خویش را اعلام نمایند و از آن‌جا که نتایج این استعلام معمولاً به نفع دانشجویان و در تایید حق تحصیل می‌باشد، لذا این نکته مثبتی است که می‌تواند برای محرومین از تحصیل راه‌گشا باشد.»
« زهرا جانی پور» فعال سابق دانشجويي دانشگاه همدان، عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستاره دار سال 1385 نیزگفت:« در سال های گذشته، ما تمام اقدامات قانوني و حقوقی را انجام داده ايم؛ در ابتدای امر نامه‌اي به وزیر علوم داديم كه گفتند، نامه گم شده است. به كميسيون اصل 90 مجلس هفتم شکایت کردیم، پاسخ و نتیجه ای نگرفته ایم. کمیسیون فرهنگی، کمیسیون آموزش و تحقیقات، فراکسیون اقلیت مجلس هفتم و بسیاری از نمایندگان آن دوره مثل آقای اعلمی، توکلی، خادم و ...، شکایت به اداره تخلفات وزارت علوم اما هیچ کدام منتج به بازگشت به تحصیلمان نشد. با چهره هایی مثل آقایان خاتمی، کروبی، هاشمی دیدار داشتیم که همه آنان از ماجرای پیش آمده ابراز ناراحتی کردند .آقای هاشمی نامه ای به مخبر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشت تا مشکل حل شود، اما پس از گذشت 3 سال هنوز به آن نامه جوابی داده نشده است. به دیوان عدالت اداری شکایت بردیم اما دیوان هم در رای صادره به استناد هشتادوسومین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب 11/06/1365- كه‌ بیان می دارد‌ احكام‌ نهايي‌ صادر شده‌ توسط‌ هيأت‌ مركزي‌ گزينش‌ دانشجو و كميته‌ مركزي‌ انضباطي‌ بر اساس‌ مصوبات‌ شوراي عالي ‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ است‌ و با توجه‌ به‌ اظهار نظر حضرت‌ امام‌ امت‌ نسبت‌ به‌ مصوبات‌ شوراي عالي انقلاب‌ فرهنگي‌، ديوان‌ عدالت‌ اداري‌، كميسيون‌ اصل‌ 90 مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ و بازرسي‌ كل‌ كشور نبايستي‌ با اين‌ مصوبات‌ مخالفت‌ نمايند و احكام‌ مذكور را مورد سئوال‌ و ترديد قرار دهند- اقدام به تایید محرومیت از تحصیل ما نمود.
وي با بيان اينكه در قانون جمهوری اسلامی ایران مجرمین نیز می توانند در زندان ادامه تحصیل دهند گفت: عجیب است که امثال ما در بیرون از زندان محروم از تحصیل می شویم و این نشان دهنده تناقضی آشکار است.هدف ما از اين تلاشها این است كه ظلم روا شده بر مااز یاد ها نرود و ندای تظلم خواهی مان به گوش همگان برسد. بسیاری از حقوق ما در ایران که در قانون اساسی وجود دارد آنقدر نقض شده كه ديگر رعایت نشدن آنها امری عادي تلقی می گردد. اما ما به این تلاش ها ادامه می دهیم چون نمي‌خواهيم كه سلب حق تحصيل هم مثل سایر حقوق نقض شده، موضوعی عادي به نظر برسد و به دست فراموشی سپرده شود. این گامی است در جهت حفظ آزادی آکادمیک در ایران.

« علی تقی پور» یکی دیگر از دانشجویان ستاره‌دار سال جاری به شیوه‌ی دیگر ستاره‌دار کردن دانشجویان اشاره کرد و بیان داشت:« ستاره‌دار کردن دانشجویان در هر سالی متفاوت بوده است، امسال وقتی برای انتخاب ر‌‌‌شته در مرحله تکمیل ظرفیت اقدام کردم، متوجه شدم که فایل مربوط به من قفل شده و پیغامی مبنی بر این‌که کاربری با مشخصات فوق وجود ندارد را مشاهده کردم. ابتدا گمان کردم مشکلِ فنی است اما پس از چند روز که خبر محرومیت از تحصیل چند نفر را از این طریق شنیدم به کمیسیون گزینش سازمان سنجش مراجعه کردم وآنجا از محرومیت خویش از تحصیل اطلاع پیدا کردم.»
به این ترتیب نشست دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل با هاشم آغاجری و رضا علیجانی به عنوان 2 فعال سیاسی و مدنی به پایان رسید تا این دانشجویان پیگیرتر از پیش و این بار از زاویه‌ایی دیگر به دنبال احقاق حق از دست رفته خویش باشند.