در نشست هفتگی دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل
هاشم آغاجری: وضعیت امروزِ دانشگاهها به غایت خطرناک است. دانشگاهِ امروز، برج دیدهبانی مراکز نظامی است.
رضا علیجانی: استراتژی انقلاب فرهنگی دوم، استراتژیِ تک تیراندازی است.
در ادامه نشستهای هفتگی دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل با فعالان سیاسی و مدنی، این دانشجویان اینبار در دفتر نشریه نامه میزبان « دکتر هاشم آغاجری» و « رضا علیجانی» بودند. دانشجویان محروم از تحصیل که بر این عقیدهاند « تا با استفاده از پتانسیلهای موجود در جامعه مدنی، روزنهایی بر حل مشکلشان بگشایند» پیش از این به دیدار محمد ملکی- اولین رییس دانشگاه تهران – و کیوان صمیمی – دبیر انجمن حامیان حق تحصیل- رفته بودند.
در ابتدای نشست اخیر دانشجویان محروم از تحصیل و به عنوان مقدمه، « ضیاء نبوی» عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستارهدار سال جاری، در تشریح روند شکلگیری و تداوم پروژه ستارهدار شدن دانشجویان فعال و منتقد گفت: « روند محرومیت از تحصیل با طرح انقلاب فرهنگی آغاز شد که در جریان آن طرح، دانشگاهها برای مدت 2 سال بسته شدند و حدود 60 هزار دانشجو و بیش از 1200 نفر از اساتید دگر اندیش از دانشگاهها اخراج شدند. اما پس از آن، از تعداد محرومین از تحصیل در دهه 60 و تا ریاست جمهوری خاتمی آمار دقیقی در اختیار نیست، کما اینکه در این بازهی زمانی آمار دقیقی از قربانیان سیاسی در دست نیست. اما پس از روی کار آمدن دولت نهم و البته در مقیاس کوچکتر طرح انقلاب فرهنگی در حال پیگیری است و قربانی اول این پروژه، دانشجویان موسوم به ستارهدار هستند که به واسطه گزینش اعمال شده در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری و آزاد، از ادامه تحصیل بازماندهاند.» وی سپس به تعداد این دانشجویان اشاره کرد و چنین ادامه داد:« تعداد دانشجویان سه ستاره در سال 85 به 23 نفر رسید و در سال 86 نزدیک به 50 نفر برآورد شده است. تعداد دانشجویان ستارهدار و گزینش شده امسال در کنکور سراسری و آزاد نیز بیش از 70 نفر تخمین زده میشود که تاکنون 30 تن از آنان شناسایی شدهاند.» نبوی سپس سخن از موج دیگر محرومیت از تحصیلها به میان آورد و گفت:« در این سالها کمیتههای انضباطی دانشگاهها احکام انضباطی سنگینی را برای فعالان دانشجویی صادر نمودهاند که سهم بعضی از این فعالان 3،2 و حتا 6 ترم تعلیق بوده است. بنا به آمارهای موجود، بیش از 800 مورد حکم موقت از تحصیل در سه سال اخیر از سوی کمیتههای انضباطی دانشگاهها برای فعالان دانشجویی صادر شده است و از طرف دیگر قربانی ثابت پروژههای مختلف ممنوعیت از تحصیل نیز در این سالها دانشجویان اقلیتهای مذهبی هستند که اکثر آنان از اقلیت مذهبی بهاییاند. تعداد این نوع از محرومین از تحصیل نیز قطعاً بیش از صدها تن است.»
پس از این، دانشجویان محروم از تحصیل حاضر در جلسه از هاشم آغاجری خواستند تا ضمن شروع سخناناش در رابطه با محرومیت از تحصیل، آنچه که به ذهناش در باب حل این موضوع میرسد با آنها در میان گذارد. آغاجری اما، سخنان خود را این گونه آغاز کرد:« محرومیت از تحصیل پدیدهای مربوط به این دوره است. قبل از انقلاب با وجود حکومت خفقان، چنین پدیدهای در کار نبود. مساله فعالیت سیاسی و زندان و محکومیتهای ناشی از آن یک چیز بود و حق تحصیل یک چیز دیگر و اساساً حق تحصیل جزء حقوق اولیه و ابتدایی بشر است و با هیچ بهانهایی نمیتوان آن را سلب نمود. ضمن آنکه مجازات هیچ جرمی نمیتواند و نمیبایست سلب حق تحصیل باشد. این نه تنها نقض حقوق بشر است که با اصول دین اسلام نیز تناقض دارد.» او سپس به تفاوت تئوریک و پراتیک میان حقوق شهروندی و حقوق بشر پرداخت و ادامه داد:« حق تحصیل جزء حقوق بشری است نه حقوق شهروندی. چرا که حقوق شهروندی مختص به کسانی است که بر سرزمینی مالکیت دارند و لذا از سرزمینی به سرزمین دیگر متفاوت است، اما حقوق بشری مفهومی عام دارد و استثناء نمیپذیرد.» آغاجری پس از آن به تاثیر پروژه ستارهدار کردن دانشجویان و ممانعت از تحصیل دانشجویان منتقد پرداخت و اعلام کرد:« وضعیت دانشگاه در چنین شرایطی از یک طرف بدل به کشتارگاه و سلاخ خانه استعدادهای جوانان کشور میشود و از طرف دیگر هر نوع نقد و انتقاد را در نطفه خفه و همه را بله قربان گو تربیت میکند. وضعیت چنین دانشگاهی یک وضعیت به غایت خظرناک است و باید در هر جایی نسبت به آن هشدار داد. این وضعیت همه را به یاد برج های دیده بانی در مراکز نظامی میاندازد که از داخل آنها همه چیز کنترل میشود.» وی سپس به پرسش دانشجویان مبنی بر چگونگی گذر از معضل ممنوعیت از تحصیل پاسخ داد و گفت:« اولاً نباید منتظر حل زودرس این مشکل بود، چون این مساله مربوط به جوانب یک حق است و مساله حق هنوز در این کشور یک مساله بنیادی و چالش برانگیز است. از طرف دیگر باید بکوشید تا با جمع آوری اطلاعات، آمار دقیقی از کسانی که به نوعی از تحصیل محروم شده اند، بدست آورید. چون هیچ وضعیت سیاسی – اجتماعی تا ابد پایدار نیست و روزی نیز چنین فضایی که به آن دچارید شکسته خواهد شد.» وی ادامه داد:« محرومین از تحصیل میبایست برای استیفای حق خود روی به کار جمعی بیاورند چون این موضوع یک حق جمعی است و برای اکتساب حق جمعی باید دست به کار جمعی زد. ایجاد نهادهای مدنی به مانند آنچه شما تاسیس کردهاید بسیار مهم است. از طرفی ارتباط با دیگر جنبشهایی که در پی حقوق خویشاند به مانند زنان وکارگران نیز میتواند در انتقال تجربه موفق باشد.»
پس از آغاجری، مهمان بعدی دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، رضا علیجانی از فعالان ملی – مذهبی شروع به سخنرانی کرد:« در دوره آخر بازداشت من و دوستانام که به مدت 2 سال طول کشید کاملاً میدانستیم که بدون هیچ دلیل قانونی و موجهی در زندان به سر میبریم و این احساسی از زورگویی مطلق در وجود طرف مقابل را در ما ایجاد می کرد و امروز به خاطر همین احساس که گویی در شما نیز هست، با شما احساس هم ذات پنداری میکنم. معمولاً در چنین زمانهایی انسانها یا مستاصل میشوند و یا روی به کارهای واکنشی میآورند که از همین رو شما باید خیلی مراقب باشید.»
علیجانی از وقوع انقلاب فرهنگی دوم در کشور خبر داد و ادامه داد:« امروز گویی انقلاب فرهنگی دومی در حال جریان است، با این تفاوت که به جای برخورد عمومی و فلهایی در اخراج دانشجویان و اساتید، به استراتژی تک تیراندازی روی آوردهاند. یعنی اینکه به جای برخورد سراسری با همه منتقدان در یک زمان، با نشانه رفتن افراد شاخص در طول زمان سعی می کنند دانشگاه را از حضور منتقدین پاک کنند و از این طریق هم هزینه کمتری را متقبل میشوند و هم بازخورد خبری و حقوق بشری آن کمتر است.» پس از آن این فعال سیاسی از دانشجویان خواست که دست از پیگیریهای خود برندارند چرا که « حاکمیت یک دست نیست و مطمئناً درون نظام کسانی هستند که با این برخوردها مخالفاند. باید دانشجویان از این فرصتها استفاده بکنند» وی سپس به فرصت انتخابات ریاست جمهوری پیشرو پرداخت و به این ترتیب سخنان خود را به پایان رساند:« الآن که انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است فرصت بهتری فراهم آمده تا با تعامل و به نوعی به چالش کشاندن کاندیداها و احزاب حامی آنها به دنبال حل مساله رفت.»
پس از اتمام سخنان مهمانان دانشجویان، نوبت میزبانان رسید تا دم از مشکلاتشان بزنند. « مهدیه گلرو» عضو شورای دفاع از حق تحصیل که محکومیت 4 ترم منع موقت از تحصیل، صادره از کمیته انضباطی دانشگاه علامه را دارد، گفت:« در سالهای اخیر بسیاری از روشنفکران و فعالان سیاسی برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان و محرومیت از تحصیل را محکوم نمودهاند، مقالههای بسیاری در این مورد نوشته شده و بیانیههای بسیاری نیز صادر شده است که ضمن قدردانی از زحمات همه آنها، باید گفت که این پیگیریهای بیشائبه به نتیجهایی نرسیده است. من و برخی از دوستانام در دانشگاه علامه نزدیک به 2 سال است که از حضور در دانشگاه و کلاس درس منع شدهایم و حتا تحصن 4 روزهمان برای بازگشت به دانشگاه نه تنها منجر به بازگشتمان به دانشگاه نشد که به بازداشت همه ما منتهی گشت.»
« سیامک کریمی» دانشجوی ستارهدار سال های 85 و 87 از دانشگاه بوعلی سینا همدان به همکاری و حمایتهای متقابل جنبشهای اجتماعی از یکدیگر پرداخت و گفت:« اگر نسل نخستین دانشجویان ستارهدار اینک سه ساله شده است ولی این نوع نشستها و تایید مجدانه بر حق تحصیل میتواند به عنوان یک رشته مشترک در میان همه مباحث حقوق بشری مطروحه در حال حاضر باشد به شرط آنکه هم راستا با آن به دیگر حقوق صنفی و احتماعی هم اشاره داشته باشیم. قطعاً دوستان محروم از تحصیل میدانند که طریق حمایت دیگر جنبشهای اجتماعی از نهادهایی چون شورای دفاع از حق تحصیل حمایت متقابل و چند جانبه است.»
« صادق شجاعی» از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه و عضو دیگر شورای دفاع از حق تحصیل ابراز داشت:« نظر شخصی من این است که سعی کنیم تا با ارتباط برقرار کردن با فعالین عرصه انتخابات ریاست جمهوری از آنان بخواهیم که در مورد محرومیت از تحصیل موضع خویش را اعلام نمایند و از آنجا که نتایج این استعلام معمولاً به نفع دانشجویان و در تایید حق تحصیل میباشد، لذا این نکته مثبتی است که میتواند برای محرومین از تحصیل راهگشا باشد.»
« زهرا جانی پور» فعال سابق دانشجويي دانشگاه همدان، عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستاره دار سال 1385 نیزگفت:« در سال های گذشته، ما تمام اقدامات قانوني و حقوقی را انجام داده ايم؛ در ابتدای امر نامهاي به وزیر علوم داديم كه گفتند، نامه گم شده است. به كميسيون اصل 90 مجلس هفتم شکایت کردیم، پاسخ و نتیجه ای نگرفته ایم. کمیسیون فرهنگی، کمیسیون آموزش و تحقیقات، فراکسیون اقلیت مجلس هفتم و بسیاری از نمایندگان آن دوره مثل آقای اعلمی، توکلی، خادم و ...، شکایت به اداره تخلفات وزارت علوم اما هیچ کدام منتج به بازگشت به تحصیلمان نشد. با چهره هایی مثل آقایان خاتمی، کروبی، هاشمی دیدار داشتیم که همه آنان از ماجرای پیش آمده ابراز ناراحتی کردند .آقای هاشمی نامه ای به مخبر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشت تا مشکل حل شود، اما پس از گذشت 3 سال هنوز به آن نامه جوابی داده نشده است. به دیوان عدالت اداری شکایت بردیم اما دیوان هم در رای صادره به استناد هشتادوسومین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب 11/06/1365- كه بیان می دارد احكام نهايي صادر شده توسط هيأت مركزي گزينش دانشجو و كميته مركزي انضباطي بر اساس مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و با توجه به اظهار نظر حضرت امام امت نسبت به مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، ديوان عدالت اداري، كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي و بازرسي كل كشور نبايستي با اين مصوبات مخالفت نمايند و احكام مذكور را مورد سئوال و ترديد قرار دهند- اقدام به تایید محرومیت از تحصیل ما نمود.
وي با بيان اينكه در قانون جمهوری اسلامی ایران مجرمین نیز می توانند در زندان ادامه تحصیل دهند گفت: عجیب است که امثال ما در بیرون از زندان محروم از تحصیل می شویم و این نشان دهنده تناقضی آشکار است.هدف ما از اين تلاشها این است كه ظلم روا شده بر مااز یاد ها نرود و ندای تظلم خواهی مان به گوش همگان برسد. بسیاری از حقوق ما در ایران که در قانون اساسی وجود دارد آنقدر نقض شده كه ديگر رعایت نشدن آنها امری عادي تلقی می گردد. اما ما به این تلاش ها ادامه می دهیم چون نميخواهيم كه سلب حق تحصيل هم مثل سایر حقوق نقض شده، موضوعی عادي به نظر برسد و به دست فراموشی سپرده شود. این گامی است در جهت حفظ آزادی آکادمیک در ایران.
« علی تقی پور» یکی دیگر از دانشجویان ستارهدار سال جاری به شیوهی دیگر ستارهدار کردن دانشجویان اشاره کرد و بیان داشت:« ستارهدار کردن دانشجویان در هر سالی متفاوت بوده است، امسال وقتی برای انتخاب رشته در مرحله تکمیل ظرفیت اقدام کردم، متوجه شدم که فایل مربوط به من قفل شده و پیغامی مبنی بر اینکه کاربری با مشخصات فوق وجود ندارد را مشاهده کردم. ابتدا گمان کردم مشکلِ فنی است اما پس از چند روز که خبر محرومیت از تحصیل چند نفر را از این طریق شنیدم به کمیسیون گزینش سازمان سنجش مراجعه کردم وآنجا از محرومیت خویش از تحصیل اطلاع پیدا کردم.»
به این ترتیب نشست دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل با هاشم آغاجری و رضا علیجانی به عنوان 2 فعال سیاسی و مدنی به پایان رسید تا این دانشجویان پیگیرتر از پیش و این بار از زاویهایی دیگر به دنبال احقاق حق از دست رفته خویش باشند.
هاشم آغاجری: وضعیت امروزِ دانشگاهها به غایت خطرناک است. دانشگاهِ امروز، برج دیدهبانی مراکز نظامی است.
رضا علیجانی: استراتژی انقلاب فرهنگی دوم، استراتژیِ تک تیراندازی است.
در ادامه نشستهای هفتگی دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل با فعالان سیاسی و مدنی، این دانشجویان اینبار در دفتر نشریه نامه میزبان « دکتر هاشم آغاجری» و « رضا علیجانی» بودند. دانشجویان محروم از تحصیل که بر این عقیدهاند « تا با استفاده از پتانسیلهای موجود در جامعه مدنی، روزنهایی بر حل مشکلشان بگشایند» پیش از این به دیدار محمد ملکی- اولین رییس دانشگاه تهران – و کیوان صمیمی – دبیر انجمن حامیان حق تحصیل- رفته بودند.
در ابتدای نشست اخیر دانشجویان محروم از تحصیل و به عنوان مقدمه، « ضیاء نبوی» عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستارهدار سال جاری، در تشریح روند شکلگیری و تداوم پروژه ستارهدار شدن دانشجویان فعال و منتقد گفت: « روند محرومیت از تحصیل با طرح انقلاب فرهنگی آغاز شد که در جریان آن طرح، دانشگاهها برای مدت 2 سال بسته شدند و حدود 60 هزار دانشجو و بیش از 1200 نفر از اساتید دگر اندیش از دانشگاهها اخراج شدند. اما پس از آن، از تعداد محرومین از تحصیل در دهه 60 و تا ریاست جمهوری خاتمی آمار دقیقی در اختیار نیست، کما اینکه در این بازهی زمانی آمار دقیقی از قربانیان سیاسی در دست نیست. اما پس از روی کار آمدن دولت نهم و البته در مقیاس کوچکتر طرح انقلاب فرهنگی در حال پیگیری است و قربانی اول این پروژه، دانشجویان موسوم به ستارهدار هستند که به واسطه گزینش اعمال شده در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری و آزاد، از ادامه تحصیل بازماندهاند.» وی سپس به تعداد این دانشجویان اشاره کرد و چنین ادامه داد:« تعداد دانشجویان سه ستاره در سال 85 به 23 نفر رسید و در سال 86 نزدیک به 50 نفر برآورد شده است. تعداد دانشجویان ستارهدار و گزینش شده امسال در کنکور سراسری و آزاد نیز بیش از 70 نفر تخمین زده میشود که تاکنون 30 تن از آنان شناسایی شدهاند.» نبوی سپس سخن از موج دیگر محرومیت از تحصیلها به میان آورد و گفت:« در این سالها کمیتههای انضباطی دانشگاهها احکام انضباطی سنگینی را برای فعالان دانشجویی صادر نمودهاند که سهم بعضی از این فعالان 3،2 و حتا 6 ترم تعلیق بوده است. بنا به آمارهای موجود، بیش از 800 مورد حکم موقت از تحصیل در سه سال اخیر از سوی کمیتههای انضباطی دانشگاهها برای فعالان دانشجویی صادر شده است و از طرف دیگر قربانی ثابت پروژههای مختلف ممنوعیت از تحصیل نیز در این سالها دانشجویان اقلیتهای مذهبی هستند که اکثر آنان از اقلیت مذهبی بهاییاند. تعداد این نوع از محرومین از تحصیل نیز قطعاً بیش از صدها تن است.»
پس از این، دانشجویان محروم از تحصیل حاضر در جلسه از هاشم آغاجری خواستند تا ضمن شروع سخناناش در رابطه با محرومیت از تحصیل، آنچه که به ذهناش در باب حل این موضوع میرسد با آنها در میان گذارد. آغاجری اما، سخنان خود را این گونه آغاز کرد:« محرومیت از تحصیل پدیدهای مربوط به این دوره است. قبل از انقلاب با وجود حکومت خفقان، چنین پدیدهای در کار نبود. مساله فعالیت سیاسی و زندان و محکومیتهای ناشی از آن یک چیز بود و حق تحصیل یک چیز دیگر و اساساً حق تحصیل جزء حقوق اولیه و ابتدایی بشر است و با هیچ بهانهایی نمیتوان آن را سلب نمود. ضمن آنکه مجازات هیچ جرمی نمیتواند و نمیبایست سلب حق تحصیل باشد. این نه تنها نقض حقوق بشر است که با اصول دین اسلام نیز تناقض دارد.» او سپس به تفاوت تئوریک و پراتیک میان حقوق شهروندی و حقوق بشر پرداخت و ادامه داد:« حق تحصیل جزء حقوق بشری است نه حقوق شهروندی. چرا که حقوق شهروندی مختص به کسانی است که بر سرزمینی مالکیت دارند و لذا از سرزمینی به سرزمین دیگر متفاوت است، اما حقوق بشری مفهومی عام دارد و استثناء نمیپذیرد.» آغاجری پس از آن به تاثیر پروژه ستارهدار کردن دانشجویان و ممانعت از تحصیل دانشجویان منتقد پرداخت و اعلام کرد:« وضعیت دانشگاه در چنین شرایطی از یک طرف بدل به کشتارگاه و سلاخ خانه استعدادهای جوانان کشور میشود و از طرف دیگر هر نوع نقد و انتقاد را در نطفه خفه و همه را بله قربان گو تربیت میکند. وضعیت چنین دانشگاهی یک وضعیت به غایت خظرناک است و باید در هر جایی نسبت به آن هشدار داد. این وضعیت همه را به یاد برج های دیده بانی در مراکز نظامی میاندازد که از داخل آنها همه چیز کنترل میشود.» وی سپس به پرسش دانشجویان مبنی بر چگونگی گذر از معضل ممنوعیت از تحصیل پاسخ داد و گفت:« اولاً نباید منتظر حل زودرس این مشکل بود، چون این مساله مربوط به جوانب یک حق است و مساله حق هنوز در این کشور یک مساله بنیادی و چالش برانگیز است. از طرف دیگر باید بکوشید تا با جمع آوری اطلاعات، آمار دقیقی از کسانی که به نوعی از تحصیل محروم شده اند، بدست آورید. چون هیچ وضعیت سیاسی – اجتماعی تا ابد پایدار نیست و روزی نیز چنین فضایی که به آن دچارید شکسته خواهد شد.» وی ادامه داد:« محرومین از تحصیل میبایست برای استیفای حق خود روی به کار جمعی بیاورند چون این موضوع یک حق جمعی است و برای اکتساب حق جمعی باید دست به کار جمعی زد. ایجاد نهادهای مدنی به مانند آنچه شما تاسیس کردهاید بسیار مهم است. از طرفی ارتباط با دیگر جنبشهایی که در پی حقوق خویشاند به مانند زنان وکارگران نیز میتواند در انتقال تجربه موفق باشد.»
پس از آغاجری، مهمان بعدی دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، رضا علیجانی از فعالان ملی – مذهبی شروع به سخنرانی کرد:« در دوره آخر بازداشت من و دوستانام که به مدت 2 سال طول کشید کاملاً میدانستیم که بدون هیچ دلیل قانونی و موجهی در زندان به سر میبریم و این احساسی از زورگویی مطلق در وجود طرف مقابل را در ما ایجاد می کرد و امروز به خاطر همین احساس که گویی در شما نیز هست، با شما احساس هم ذات پنداری میکنم. معمولاً در چنین زمانهایی انسانها یا مستاصل میشوند و یا روی به کارهای واکنشی میآورند که از همین رو شما باید خیلی مراقب باشید.»
علیجانی از وقوع انقلاب فرهنگی دوم در کشور خبر داد و ادامه داد:« امروز گویی انقلاب فرهنگی دومی در حال جریان است، با این تفاوت که به جای برخورد عمومی و فلهایی در اخراج دانشجویان و اساتید، به استراتژی تک تیراندازی روی آوردهاند. یعنی اینکه به جای برخورد سراسری با همه منتقدان در یک زمان، با نشانه رفتن افراد شاخص در طول زمان سعی می کنند دانشگاه را از حضور منتقدین پاک کنند و از این طریق هم هزینه کمتری را متقبل میشوند و هم بازخورد خبری و حقوق بشری آن کمتر است.» پس از آن این فعال سیاسی از دانشجویان خواست که دست از پیگیریهای خود برندارند چرا که « حاکمیت یک دست نیست و مطمئناً درون نظام کسانی هستند که با این برخوردها مخالفاند. باید دانشجویان از این فرصتها استفاده بکنند» وی سپس به فرصت انتخابات ریاست جمهوری پیشرو پرداخت و به این ترتیب سخنان خود را به پایان رساند:« الآن که انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است فرصت بهتری فراهم آمده تا با تعامل و به نوعی به چالش کشاندن کاندیداها و احزاب حامی آنها به دنبال حل مساله رفت.»
پس از اتمام سخنان مهمانان دانشجویان، نوبت میزبانان رسید تا دم از مشکلاتشان بزنند. « مهدیه گلرو» عضو شورای دفاع از حق تحصیل که محکومیت 4 ترم منع موقت از تحصیل، صادره از کمیته انضباطی دانشگاه علامه را دارد، گفت:« در سالهای اخیر بسیاری از روشنفکران و فعالان سیاسی برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان و محرومیت از تحصیل را محکوم نمودهاند، مقالههای بسیاری در این مورد نوشته شده و بیانیههای بسیاری نیز صادر شده است که ضمن قدردانی از زحمات همه آنها، باید گفت که این پیگیریهای بیشائبه به نتیجهایی نرسیده است. من و برخی از دوستانام در دانشگاه علامه نزدیک به 2 سال است که از حضور در دانشگاه و کلاس درس منع شدهایم و حتا تحصن 4 روزهمان برای بازگشت به دانشگاه نه تنها منجر به بازگشتمان به دانشگاه نشد که به بازداشت همه ما منتهی گشت.»
« سیامک کریمی» دانشجوی ستارهدار سال های 85 و 87 از دانشگاه بوعلی سینا همدان به همکاری و حمایتهای متقابل جنبشهای اجتماعی از یکدیگر پرداخت و گفت:« اگر نسل نخستین دانشجویان ستارهدار اینک سه ساله شده است ولی این نوع نشستها و تایید مجدانه بر حق تحصیل میتواند به عنوان یک رشته مشترک در میان همه مباحث حقوق بشری مطروحه در حال حاضر باشد به شرط آنکه هم راستا با آن به دیگر حقوق صنفی و احتماعی هم اشاره داشته باشیم. قطعاً دوستان محروم از تحصیل میدانند که طریق حمایت دیگر جنبشهای اجتماعی از نهادهایی چون شورای دفاع از حق تحصیل حمایت متقابل و چند جانبه است.»
« صادق شجاعی» از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه و عضو دیگر شورای دفاع از حق تحصیل ابراز داشت:« نظر شخصی من این است که سعی کنیم تا با ارتباط برقرار کردن با فعالین عرصه انتخابات ریاست جمهوری از آنان بخواهیم که در مورد محرومیت از تحصیل موضع خویش را اعلام نمایند و از آنجا که نتایج این استعلام معمولاً به نفع دانشجویان و در تایید حق تحصیل میباشد، لذا این نکته مثبتی است که میتواند برای محرومین از تحصیل راهگشا باشد.»
« زهرا جانی پور» فعال سابق دانشجويي دانشگاه همدان، عضو شورای دفاع از حق تحصیل و دانشجوی ستاره دار سال 1385 نیزگفت:« در سال های گذشته، ما تمام اقدامات قانوني و حقوقی را انجام داده ايم؛ در ابتدای امر نامهاي به وزیر علوم داديم كه گفتند، نامه گم شده است. به كميسيون اصل 90 مجلس هفتم شکایت کردیم، پاسخ و نتیجه ای نگرفته ایم. کمیسیون فرهنگی، کمیسیون آموزش و تحقیقات، فراکسیون اقلیت مجلس هفتم و بسیاری از نمایندگان آن دوره مثل آقای اعلمی، توکلی، خادم و ...، شکایت به اداره تخلفات وزارت علوم اما هیچ کدام منتج به بازگشت به تحصیلمان نشد. با چهره هایی مثل آقایان خاتمی، کروبی، هاشمی دیدار داشتیم که همه آنان از ماجرای پیش آمده ابراز ناراحتی کردند .آقای هاشمی نامه ای به مخبر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشت تا مشکل حل شود، اما پس از گذشت 3 سال هنوز به آن نامه جوابی داده نشده است. به دیوان عدالت اداری شکایت بردیم اما دیوان هم در رای صادره به استناد هشتادوسومین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب 11/06/1365- كه بیان می دارد احكام نهايي صادر شده توسط هيأت مركزي گزينش دانشجو و كميته مركزي انضباطي بر اساس مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و با توجه به اظهار نظر حضرت امام امت نسبت به مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، ديوان عدالت اداري، كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي و بازرسي كل كشور نبايستي با اين مصوبات مخالفت نمايند و احكام مذكور را مورد سئوال و ترديد قرار دهند- اقدام به تایید محرومیت از تحصیل ما نمود.
وي با بيان اينكه در قانون جمهوری اسلامی ایران مجرمین نیز می توانند در زندان ادامه تحصیل دهند گفت: عجیب است که امثال ما در بیرون از زندان محروم از تحصیل می شویم و این نشان دهنده تناقضی آشکار است.هدف ما از اين تلاشها این است كه ظلم روا شده بر مااز یاد ها نرود و ندای تظلم خواهی مان به گوش همگان برسد. بسیاری از حقوق ما در ایران که در قانون اساسی وجود دارد آنقدر نقض شده كه ديگر رعایت نشدن آنها امری عادي تلقی می گردد. اما ما به این تلاش ها ادامه می دهیم چون نميخواهيم كه سلب حق تحصيل هم مثل سایر حقوق نقض شده، موضوعی عادي به نظر برسد و به دست فراموشی سپرده شود. این گامی است در جهت حفظ آزادی آکادمیک در ایران.
« علی تقی پور» یکی دیگر از دانشجویان ستارهدار سال جاری به شیوهی دیگر ستارهدار کردن دانشجویان اشاره کرد و بیان داشت:« ستارهدار کردن دانشجویان در هر سالی متفاوت بوده است، امسال وقتی برای انتخاب رشته در مرحله تکمیل ظرفیت اقدام کردم، متوجه شدم که فایل مربوط به من قفل شده و پیغامی مبنی بر اینکه کاربری با مشخصات فوق وجود ندارد را مشاهده کردم. ابتدا گمان کردم مشکلِ فنی است اما پس از چند روز که خبر محرومیت از تحصیل چند نفر را از این طریق شنیدم به کمیسیون گزینش سازمان سنجش مراجعه کردم وآنجا از محرومیت خویش از تحصیل اطلاع پیدا کردم.»
به این ترتیب نشست دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل با هاشم آغاجری و رضا علیجانی به عنوان 2 فعال سیاسی و مدنی به پایان رسید تا این دانشجویان پیگیرتر از پیش و این بار از زاویهایی دیگر به دنبال احقاق حق از دست رفته خویش باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر