ماشین گزینش که از سه سال پیش تجدید سازمان یافته، سالیانه دهها تن از دانشجویان را از صحنۀ دانشگاه حذف می کند. کمیته های انضباطی سخاوتمندانه احکام تعلیق صادر می کنند. استادان مستقل از دانشگاه اخراج شده یا به اجبار بازنشسته می شوند و افرادی فاقد صلاحیت علمی و گاه دارای پیشینه های امنیتی جایگزین ایشان می شوند.
هر سال که می گذرد حلقۀ مخالفان دموکراسی و آزادی بر دانشگاه تنگ تر می شود. در سال 85، جمعی از دانشجویان قبول شده در آزمون کارشناسی ارشد، به اصطلاح ستاره دار شدند و با وجود احراز صلاحیت علمی شان، راه ورود ایشان به دانشگاه سد شد. در سال 86 گزینش گرانِ انحصارطلب که از بازتاب ستاره دار کردن دانشجویان در افکار عمومی خشنود نبودند، برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی، ماشین گزینش را به راهی انداختند که ردِ پایی از خود به جای نگذارند. این راه عدم ارایۀ کارنامۀ آزمون بود. به این ترتیب در این سال جمع بیشتری از دانشجویان مظلومانه از ادامۀ تحصیل محروم شدند؛ بدون این که حتی سندی مکتوب دالِ بر حقانیت علمی خود برای ادامۀ تحصیل در دست داشته باشند.
در سال 87 نیز گروهی دیگر از داشجویان، مشمول این رویۀ شوم شدند و به خیل محرومان از تحصیل در ایران پیوستند. به نظر می رسد که این رویه، در سکوت کامل، به روال عادی امور تبدیل شده است.
در کنار این جریان، هر ساله دهها دانشجو با احکام کمیته های انضباطی دانشگاهها به بهانه های گوناگون برای ترم های متوالی از تحصیل محروم می شوند. ظلم جنسیتی به دانشجویان دختر یا همان سهمیه بندی جنسیتیِ برخی رشته ها را نیز باید به سیاهۀ بالا افزود.
تضــــادّ آشکار این رویه با اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، به ویژه مادۀ 26 آن که خواهان تساوی کامل در دست یابی به آموزش عالی برای همگان است، و نیز قانون اساسی کشور، ناگفته پیدا است.
ما دانشجویان محروم از تحصیل ایران هـشــدار می دهیم که دانشگاه در این کشور رفته رفته هم از جهت کارکردهای علمی اش و هم از جنبۀ نقش سیاسی و انتقادی اش، به طور نظام مند تضعیف می شود و این نتیجۀ سیاستی است که به طور آگاهانه مسئولانِ به واقع نامسئولی در پیش گرفته اند که تنها در فکر قدرتی عنان گسیخته اند.
مـــــا برای احیای حقوق آموزشی خود تلاش می کنیم و برای روزی که «دست یابی به آموزش عالی با تساوی کامل برای همه ممکن شود.» ما در این راه تمامی فعالان حقوق بشر و نیروهای دموکراسی خواه را به همراهی فرامی خوانیم.