دیروز روزنامه پرتیراژ و بین المللی وال استریت ژورنال گزارشی از وضعیت دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل ایران منتشر کرد.
پیوند گزارش وال استریت ژورنال: http://online.wsj.com/article/SB126222013953111071.html?mod=WSJEUROPE_newsreel_world
برگردان فارسی گزارش:
در پس اتفاقات دراماتیکی که در خیابان های ایران در حال وقوع است، رژیم [ایران] به طور آرام علیه تعدادی از بهترین دانشجویان این کشور جنگی را، بوسیله ی لغو موقعیت تحصیلی و شغلی آنها، آغاز کرده است. در روز چهار شنبه، شبه نظامیان طرفدار حکومت به دانشجویان دانشگاهی در شمال شرقی ایران حمله کردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پس از تظاهرات گسترده و سراسری یکشنبه ی گذشته در ایران نیز تعداد زیادی از دانشجویان به عنوان بخشی از سیاست خصمانه ی دولت، علیه آنچه «دانشجویان ستاره دار» نامیده می شود، بازداشت شده اند.
در اغلب مناطق دنیا، «ستاره» بودن به معنای برتر بودن در کلاس است، اما در ایران این بدان معناست که شما در لیستی هستید که بوسیله ی وزارت اطلاعات تهدید محسوب می شوید. همچنین این به معنای محرومیت موقت یا دایمی از ادامه ی تحصیل است.
این واژه [ستاره دار] از یک واقعیت در ایران آمده است که تعدادی از دانشجویان بوسیله ی دیدن ستاره هایی در کنار اسامی شان در کارنامه کارشناسی ارشد متوجه وضعیت خود شدند.
مهرنوش کریمی دانشجوی 24 ساله ی حقوق در ماه آگوست متوجه شد که ستاره دار شده است. او در میان 70000 شرکت کننده در آزمون حقوق دانشگاه حائز رتبه ی 55 شد. این رتبه می بایست صندلی او در هر دانشکده ی انتخابی اش را ضمانت می کرد. در عوض حکومت به وی اعلام کرد بنا به وضعیت ستاره دار بودنش او نمی تواند در دانشکده ی حقوق حضور یابد.
خانم کریمی می گوید که فکر می کند به دلیل فعالیت هایش در کمپین ریاست جمهوری کاندیدای اپوزیسیون، میر حسین موسوی ستاره دار شده است.
بر اساس گفته ی مصطفی معین وزیر سابق علوم در سپتامبر گذشته در رسانه ی دولتی، از آغاز این طرح در سال 2006 بیش از 1000 دانشجوی فارغ التحصیل از ادامه ی تحصلات تکمیلی منع شده اند.
با وجود اینکه این رفتار [اعطای ستاره] مختص دانشجویان فارغ التحصیل بود ، اما دانشجویان دوره ی لیسانس نیز بنا به گفته ی فعالان حقوقی به دلیل فعالیت سیاسی با تعلیق از تحصیل مواجه می شدند. بنا به گزارش این فعالین، چند صد دانشجو تاکنون به تعلیق از تحصیل تا چهار ترم محکوم شده اند. بر اساس قوانین آموزشی ایران، اگر دانشجویی 4 ترم موفق به قبولی نشود از دانشکده اخراج می شود.
شش ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری مناقشه بر انگیز در ایران، این کشور با دوراهی اعتراضات مرگباری روبرو ست. مارشال کروک از وال استریت ژورنال در مورد گسترش و پیش بینی ناپذیری اعتراضات جنبش سبز گزارش می دهد.
پدیده ی ستاره دارها از تابستان 2006، اولین سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد آغاز شد. در آن زمان تعدادی از دانشجویان متقاضی تحصیلات تکمیلی به ستاره هایی در کنار نامشان برخوردند که در کنار کارنامه ای درج شده بود که سازمان دولتی سنجش صادرکننده آن است.
بر اساس گفته ی فعالین و گروه های مدافع حقوق دانشجویان، دانشجویانی که یک ستاره داشتند می توانستند پس از امضای تعهدی مبنی بر دست کشیدن از فعالیت سیاسی به دانشگاه برگردند. دانشجویان دو ستاره با ترمی تعلیق و جلسات بازجویی مواجه می شدند، و سه ستاره ها برای تمام عمر از تحصیل منع می شدند.
رژیم، دانشجویان ستاره دار را با استفاده از شبکه ای امنیتی که برای کنترل جامعه از آن استفاده می کند شناسایی می کند. وزارت اطلاعات ایران به طور روزمره ایمیل و مکالمات تلفنی افرادی را که مظنون به فعالیت سیاسی هستند را مانیتور می کند.
در دسامبر و پس از اعتراضاتی که در دانشگاه ها شد، کامران دانشجو وزیر علوم ایران به ایسنا خبرگزاری دولتی دانشجویان گفت که دولت به کمک نیروهای امنیتی دانشگاه ها و اساتید با ایمان، دانشجویان اغتشاش گر را شناسایی خواهد کرد.
دانشجویانی که برای این گزارش با ما مصاحبه کردند برای بیان داستانشان از شماره تلفن های مختلف، آدرس های ایمیل متفاوت و چت آنلاین استفاده کردند تا درصد شنود و کنترل مکالماتشان را به حداقل برسانند.
آقای احمدی نژاد به صورت عمومی اتهاماتی مبنی بر اینکه دولت وی علیه فعالین دانشجویی تبعیض اعمال می کند را تکذیب کرده است. در اواخر سال 2006 آقای احمدی نژاد در باره ی دانشجویان ستاره دار در سخنرانی اش در دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران گفت: «من شنیده ام که دانشجویانی سه ستاره دریافت کرده اند. من اعلام می کنم این آقایان سرهنگ تمام شده اند.»
اعضای گروهی از حامیان حقوق دانشجویی، به نام شورای دفاع از حق تحصیل، می گویند پس تلاش های فردی شان برای حل مشکل، این کنایه ی ریس جمهور آنان را تحریک به سازماندهی خود کرد. این گروه جمع آوری مدارک و مذاکرات با وزارت علوم را آغاز کرد. حداقل دوازده عضو این تشکل در شش ماه گذشته بازداشت شده اند.
ژوئن گذشته دانشجویان ستاره دار موضوع بسیار داغی در انتخابات ریاست جمهوری بودند. حریفان آقای احمدی نژاد با قول بازگشت دانشجویان ستاره دار به دانشگاه ها سعی در جلب آرای جوانان داشتند. در راهپیمایی های انتخابات برخی از مردم فریاد می زدند « دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد.»
در یک مناظره ی زنده در تلویزیون دولتی ایران میان آقای موسوی و آقای احمدی نژاد، رییس جمهور مجددا منکر منع دانشجویان از تحصیل شد. در حالیکه مناظره در حال برگزاری بود جمعی 100 نفره از دانشجویان با در دست داشتن تابلو « من یک دانشجوی ستاره دار هستم» اعتراض آرام خود را در مقابل استودیوی تلویزیون دولتی ایران به نمایش گذاشتند.
تماس های تلفنی وال استریت ژورنال به روابط عمومی سازمان سنجش آموزش کشور، سازمان دولتی مسئول آزمون های تحصیلات تکمیلی، با پاسخی مواجه نشد.
دانشجویان ایرانی سابقه ای طولانی در فعالیت های سیاسی دارند. پس از انقلاب اسلامی سال 1979 و سرنگونی محمد رضا شاه پهلوی، دانشگاه ها از تعداد گسترده ای از دانشجویان و اساتید غیرپایبند به رژیم اسلامی خالی شد. این پروسه را تحت عنوان انقلاب فرهنگی می شناسند.
دانشجویان پس از سنجش از نظر رفتار اخلاقی و پایبندی شان به اسلام و رژیم جدید در دانشگاه های دولتی ( که بهتر و رقابتی تر از دانشگاه های خصوصی هستند) پذیرش می شدند. کماکان این عمل که به عنوان «گزینش» شناخته می شد، افراد را از تحصیل منع نمی کرد. داوطلبان می توانستند دوباره و دوباره درخواست دهند.
گزینش در سال 1997 (1376) با روی کار آمدن رهبری جدید و برچیدن بخشی از محدودیت ها پایان یافت. امروز فعالین سیاسی نه تنها آقای احمدی نژاد را برای برقراری مجدد پروسه ی گزینش بلکه برای افزایش تنبیهی مبنی بر ممنوعیت مادام العمر از تحصیل، سرزنش می کنند.
صالح نیکبخت وکیل تعدای از دانشجویان ستاره دار می گوید: «حکومت به شدت از افزایش دانشجویان می ترسد به این دلیل که آنها جوان و آرمانگرا هستند و نشان داده اند که در مقابل بی عدالتی می ایستند. دانشگاه های ایران مانند بمب ساعتی است.»
در سال جاری تحصیلی حدود 89 دانشجو برچسب سه ستاره را دریافت کردند که برخی از آنها رتبه های برتر آزمون ورودی بودند. براساس حامیان حق تحصیل برخی از آنها به این دلیل با ممنوعیت مواجه شدند که در اعتراضات کمپین کاندیدای اپوزیسیون حاضر بوده اند.
کمیته ی حامیان حق تحصیل کارت های گزارش وضعیت 63 دانشجوی ستاره دار در طول 4 سال گذشته را در اختیار وال استریت ژورنال قرار داد. این مدارک رتبه ی آزمون این دانشجویان و ظرفیت حوزهئ ی انتخابی آنان را نشان می دهد. در این موارد، این دانشجویان به راحتی حائز شرایط قبولی بوده اند.
علی قلی زاده فارغ التحصیل 25 ساله ی مهندسی از میان 25000 شرکت کننده در آزمون کارشناسی ارشد M.B.A رتبه ی 43 را کسب کرده است. بر اساس کارنامه ی او، در رشته ی M.B.A در سراسر کشور 3211 نفر مورد پذیرش قرار می گیرند.
آقای قلی زاده سخنگوی انجمن دانشجویی ( مشهور ترین و سیاسی ترین تشکل دانشجویی) دانشگاهش بوده است. او همچنین سردبیر نشریه ای دانشجویی به نام « فرهنگ مبارزه» که با مجوز دانشگاه و در زمینه ی مقالات سیاسی، اقتصادی و هنری منتشر می شده بوده است.
کمیته ی انضباطی او را به دلیل فعالیت سیاسی به چهار ترم تعلیق از تحصیل محکوم کرد. او همچنین یکبار بازداشت شده و 21 روز را در سلول انفرادی گذرانده است.
آقای قلی زاده در گفتگویی از مشهد می گوید: «تعلیق بدترین احساس در دنیاست. شما فقط وقت تان را بی هدف می گذرانید در حالیکه دوستا نتان به دانشگاه می روند و شما هیچ ایده ای در باره ی آنچه در آینده تان روی خواهد داد ندارید.» او به عنوان تک پسر یک خانواده از طبقه کارمند احساس اجبار خاصی برای اتمام تحصیلات خود دارد تا برای حمایت از خانواده و سه خواهرش شغلی مناسب به دست آورد. او در حال حاضر بیکار است.
آقای قلی زاده می گوید در طول هفته ی گذشته و پس از خشونت های خیابانی یکشنبه ، 25 نفر از دوستان دانشگاهی ام بدون هیچگونه اطلاعی ناپدید شده اند.
یکی از بزرگترین چالش های جمهوری اسلامی جمعیت بالای جوانان ایران است. 60% از جمعیت 75 میلیون ایران را جوانان زیر 30 سال تشکیل می دهند که این کشور را یکی از جوانترین جمعیت های جهان می کند. این بدان معناست که بیشتر شهروندان پس از انقلاب 1979 متولد شده و معرف ایران مدرن هستند لذا هیچ خاطره ی شخصی از آن انقلاب ندارند.
سخت گیری بر دانشجویان بخشی از الگوی وسیع تر کنترل اجتماعی است که بخشی از زندگی در ایران است. آقای احمدی نژاد از به قدرت رسیدنش در 2006 قوانین را سختگیرانه تر کرده است. پلیس امنیت اجتماعی که ظاهر افراد را با قوانین اسلامی کنترل می کند در سطح خیابان ها است. محفل های خصوصی در معرض جمع آوری و دستگیری هستند اگر نوشیدن مشروبات یا رقص در آن مشاهده شود.
مخالف دولت بودن در ایران منجر به از دست دادن موقعیت شغلی و اجتماعی می شود. آزردگی مردم از این برخورد های سخت به آتش اعتراضات دامن زده است.
امسال صدها دانشجو بازداشت و زندانی شده اند. سه دانشجوی ستاره دار که در این مقاله از آنها نام برده نمی شود اما مورد مصاحبه ی ما قرار گرفتند، یکشنبه در حالیکه در مسیر شهر قم جهت شرکت در مراسم دفن روحانی منتقد رژیم آیت الله حسینعلی منتظری بودند بازداشت شدند.
سروش ثابت دانشجوی 24 ساله شیرازی بر اساس کارنامه ی منتشر شده اش توسط دولت، از میان 3386 شرکت کننده ی در آزمون رشته ی جامعه شناسی رتبه ی یک را کسب کرده است. او می گوید با این وجود در آگوست درخواست او رد شد. به او گفته شد که در لیست دانشجویان سه ستاره است.
او در رشته ی مهندسی با عملکردی عالی از دانشگاه معتبر صنعتی شرف فارغ التحصیل شده است؛ دانشگاهی که بسیاری از دانشگاه های امریکا از آن دانشجو می گیرند.
حدود دو سال قبل او به عنوان دانشجوی لیسانس در گروهی اجتماعی دانشجویی فعال شد. در دسامبر 2007 مامورین امنیتی به یکی از جلسات این گروه یورش برده و 50 عضو آن، من جمله آقای ثابت، را بازداشت کردند. او می گوید 47 روز را در زندان سپری کرده که 23 روزش در انفرادی بوده است.
او متهم به اقدام علیه امنیت ملی شد و با ضمانت از زندان آزاد شد. پس از آنکه فرمی که در آن اعلام کرد هرگز در هیچ فعالیتی شرکت نخواهد کرد را امضا کرد، او اجازه بازگشت به دانشگاه را دریافت کرد.
آقای ثابت گمان می کند در ابتدا و حداقل به این دلیل ستاره دار شده است که از مهندسی به علوم اجتماعی تغیر رشته داده است و علاوه بر آن به علت سابقه ی فعالیتش. رهبران ایران اخیرا تردید های عمیقی را در مورد برنامه ی آموزسی علوم اجتماعی مطرح کرده اند: در سپتامبر رهبر ایران آیت الله علی خامنه ای سخنرانی غیرمعمولی کرد و در آن گفت برنامه ی آموزشی علوم اجتماعی دانشگاه ها مروج سکولاریسم و ارزش های غربی است.
آقای ثابت می گوید در اکتبر دادگاه انقلاب او را به دو سال زندان محکوم کرد. او در انتظار دادرسی تجدیدنظر است و امیدوار است حکم را رد کنند.
او در گفتگویی تلفنی از تهران می گوید: «آرزویم برای رفتن به دانشگاه تمام شده است. الان فقط دعا می کنم به زندان نروم.»
از آگوست تاکنون آقای ثابت همچون آقای قلی زاده و خانم کریمی با اتوبوس به تهران سفر می کنند تا دسته جمعی یا به تنهایی وضعیت شان را پیگیری نمایند.
در سپتامبر این سه نفر برای استمداد از وکلا به مجلس رفتند. آنها می گویند در راه بازگشت توسط نیروهای امنیتی برای دو ساعت بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتند. خانم کریمی می گوید: «آنها به ما گفتند که به نظر مشکوک می آمدیم و آنها فکر کرده اند که ما در حال پخش کردن آگهی اپوزیسیون بوده ایم.»
آنها می گویند، در این ماه دو نفر از نمایندگان مجلس که در این مورد با آنها گفتگو کرده بودند برایشان نوشته اند که از آن جهت که نمی توانند کمکی بکنند عذر خواهی می کنند.
خانم کریمی می گوید «اولین بار که یک مقام رسمی به من گفت هیچ امیدی برای بازگشت تو به دانشگاه در ایران و به دست آوردن شغلی دولتی نداشته باش، مثل این بود که یک نفر کوبیده بود به سرم. دیگر پس از آن نفهمیدم چه می گوید.»
خانم کریمی ادامه می دهد: «آنها اساسا به من گفتند تا جایی که به آنها مربوط است، من یک آدم مرده هستم. »
برگردان رضا عرب، دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران