تحصن آرام و مدنی چهار دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه، سحرگاه سه شنبه و در آستانه روز چهارم خویش، با بازداشت متحصنین مواجه شد تا حاکمیت بار دیگر ثابت کند که از کوچکترین انعطافی نیز، در برابر خواسته های بر حق شهروندان برخوردار نمی باشد. این در حالی است که در طی سه روز تحصن این دانشجویان، به جزعوامل حراست که گاه و بی گاه برای برخورد قهری و به منظور بر هم زدن تحصن به سراغ متحصنین آمده بودند، هیچ مسئولی در صدد پاسخگوئی به آنان و بر آوردن مطالباتشان بر نیامده بود. صادق شجاعی، مهدیه گلرو، مجید دری، سعید فیض اللهي، چهار دانشجوی دانشگاه علامه که مجموعأ 15 ترم حکم منع موقت از تحصیل دریافت کرده اند، بیش از یک سال است که حق ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل را ندارند و با توجه به احتساب سنوات در احکام انضباطیشان، اساس ادامه تحصیلشان نیز مورد تردید جدی واقع شده است.
اگر چه حق تحصیل منتقدین در حاکمیت نظام اسلامی و در سالیان اخیر، به کرات و به بهانه های متعدد نقض شده است ولیکن سیاست طرد منتقدین از دانشگاه با روی کار آمدن دولت نهم و وزارت علوم منصوبش شدتی مضاعف یافته است و در اشکال متنوعی مانند ستاره دار کردن دانشجویان، عدم صدور کارنامه کنکور کارشناسی ارشد و یا صدور احکام سنگین انضباطی با احتساب سنوات نمودار گردیده است. این سیاست حذفی در برخی دانشگاه ها با شدتی ناباورانه و به گونه ای کاملأ خصمانه اعمال شده است که کمیته های انضباطی در دانشگاه علامه با صدور ده ها حکم محرومیت از تحصیل در بازه زمانی اندک، این دانشگاه را به نماد قهر و غضب حاکمیت نسبت به فعالیت های دانشجوئی بدل نموده اند.
تردیدی نیست که مسئولیت مسائل رخ نموده در دانشگاه علامه در رده نخست متوجه ریاست معمم دانشگاه علامه می باشد ولیکن نمی بایست فراموش کرد که اعمال این سیاست در دانشگاه، کاملأ همسو با سیاست های فرهنگی دولت می باشد و شاید هم تجلی آرمانی سیاست های دولت نهم و بروز استعدادهای نهفته آن در قلع و قمع منتقدین در دانشگاه باشد! از سوئی نمی توان از مسئولیت دیگر قوای قضاییه و مقننه نیز در برابر مسائل فوق گذشت. قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری به طور خاص با رد شکایت دانشجویان محروم از تحصیل و عدم پیگیری مطالبات آنان ، رسمأ کمیته های انضباطی و هسته گزینش وزارت علوم را در جایگاهی غیر قابل نظارت و فرا قانونی قرار داده اند. مجلس نیز کاملأ چشمان خود را بر فجایعی که در دانشگاهها می گذرد بسته است و اساسأ وظیفه نظارتی خویش در برابر قانون اساسی و پاسدلری از حقوق اساسی شهروندان را به فراموشی سپرده است، آنسان که حتی ضرب و شتم دانشجویان محروم از تحصیل در برابر خانه ملت نیز، چیزی به یاد خاطر مبارکشان نمی آورد.
به هر روی گویا در این میا ن تنها حوزه عمومی و فعالین دانشجوئی و مدنی برای دفاع از حق تحصیل شهروندان باقی مانده اند، لذا شورای دفاع از حق تحصیل به عنوان نهادی مدنی و متشکل از دانشجویان محروم از تحصیل، برخوردهای صورت گرفته با متحصنین را محکوم نموده و با تأکید بر حق تحصیل، به عنوان حق اساسی و غیر قابل نقض شهروندان، حمایت خویش را از خواسته های بر حق دانشجویان متحصن علامه اعلام داشته و از همه فعالین اجتماعی تقاضا دارد که با اعلام حمایت خویش از دانشجویان متحصن و اساسأ حق تحصیل شهروندان، به آزادی آنان در وهله اول و همچنین استیفای حقوق اولیه انسانیشان در آینده نزدیک یاری برسانند. امید به تحقق روزی که با پیگیری و مقاومت جامعه مدنی، شاهد نقض حق تحصیل هیچ شهروند ایرانی نباشیم.
شورای دفاع از حق تحصیل
5/9/1387