16 آذر هر سال علاوه بر روز دانشجو، بی گمان روز محرومین از تحصیل نیز هست، اگر چه صلاحیت آنان در دستگاه گزینش وزارت علوم و کمیته های انضباطی دانشگاه ها احراز نگشته باشد! حاکمیت در این سالها، ثابت نموده است که قبل از هر چیزی بر مبنای اصل گزینش استوار است و جدی ترین و حیاتی ترین سیاست و راهبرد آن، طرد و حذف عناصر متفاوت و ناهمسان با اصول و ضوابط ایدئولوژیک خود، در درون جامعه می باشد. اعمال سانسور در رسانه ها و مطبوعات، اعمال گزینش در مشاغل دولتی، رد صلاحیت کاندیداها در اتتخابات ، گزینش اعمال شده در کنکور، تعلیق نمودن تحصیل دانشجویان و بعضآ اخراج آنان...همه و همه گواه این اصل بنیادین در حاکمیت می باشند.
پیشینه حذف منتقدین از دانشگاه به سالهای آغازین انقلاب اسلامی و طرح انقلاب فرهنگی باز می گردد که در جریان آن طرح ، دانشگاه ها برای بیش از ۲ سال بسته شدند و حدود ۶۰ هزار دانشجو و بیش از ۱۲۰۰ نفر از اساتید از دانشگاه ها اخراج شدند. این طرح دیگر بار و پس از روی کار آمدن دولت نهم و البته در مقیاسی کوچکتر در حال پیگیری است که قربانیان این طرح به چند دسته تقسیم می شوند:
1- ده ها تن از اساتید منتقد دانشگاه که به بهانه های گوناگون از تدریس محروم می گردند و یا تن به بازنشستگی اجباری می دهند.
2- دانشجویان موسوم به ستاره دار که بواسطه گزینش اعمال شده در کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری و آزاد، از ادامه تحصیل بازمانده اند. تعداد دانشجویان ستاره دار در سال 1385، هفده نفر بوده و در سال 1386 نزدیک به 50 نفر برآورد شده است.تعداد دانشجویان ستاره دار وگزینش شده امسال در کنکور سراسری و آزاد نیز بیش از 70 نفر تخمین زده می شود که تا کنون 30 تن از آنان شناسائی شده اند.
3- دانشجویان تعلیقی که در پی دریافت احکام انضباطی سنگین 3 یا 4 ترم منع موقت از تحصیل و در نتیجه پایان یافتن سنوات تحصیلی، در شرف اخراج از دانشگاه قرار گرفته اند. بنا به آمار های موجود بیش از 800 مورد حکم منع موقت از تحصیل در سه سال اخیر از سوی کمیته های انضباطی دانشگاه ها برای فعالین دانشجوئی صادر شده است.
4- دانشجویان اقلیت مذهبی که اکثر آنان از اقلیت مذهبی بهائی هستند و در نتیجه شروع به کار دوباره دستگاه تفتیش عقائد وزارت علوم در همه سطوح تحصیلات عالی، از ادامه تحصیل بازمی مانند.تعداد این دانشجویان نیز بیش از صد ها تن می باشد.
اگرچه در همه موارد فوق مقصر اصلی حاکمیت و دولت وقت می باشد ولی باید پذیرفت که آنان در برابر مسئله فوق مسئول نمی باشند چرا که اساسأ بر مبنای آموزه های بنیادین خویش، مرتکب خطائی نگشته اند! طبق اصل صریح مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاندین نظام حق ادامه تحصیل ندارند و آرای هسته گزینش وزارت علوم نیزدر این باب، اساسأ غیر قابل تردید تلقی می گردد! حقیقت این است که جنبش دانشجوئی و دیگر جنبش های تحول خواه جامعه هستند که بنا اصول بنیادین خویش یعنی رعایت حقوق منتقدین و دگراندیشان، می بایست در برابر وضعیت موجود احساس مسئولیت کنند. مسئله محرومین از تحصیل به گونه ای جدی و با پوشش دادن وضعیت همه محرومین از تحصیل از هر نوع و قشری، هیچگاه در دستور کار نهاد و یا تشکلی فرار نگرفته است و این مسئله به جد تأسف آور است. این در حالی است که حق تحصیل، بی تردید عمومیترین خواست جنبش دانشجوئی است و همچنین فرصت خوبی برای اتحاد عمل همه گروههای متکثر دانشجوئی، حول خواستی اساسی و مشترک می باشد. حل مسئله محرومین از تحصیل، بی تردید در گرو درک این ضرورت و هم اندیشی و کنش جمعی همه محرومین از تحصیل برای استیفای حقوق اولیه خویش می باشد. به تجربه ثابت شده است که پیگیری شخصی وضعیت محرومین از تحصیل، چه در غالب مذاکره و لابی زدن با مسئولین و نهادهای امنیتی و چه در غالب کنش های فردی بعضأ رادیکال، حاصلی به همراه ندارد و آنچه که می تواند ما را در تحقق این مهم یاری رساند، آمیزه ای از ارتباط و کنش جمعی همه محرومین از تحصیل، استمرار و مداومت در پیگیری، خلاقیت در طرحها و راهبردها، تکیه بر حوزه عمومی و جنبش های اجتماعی و در مواقع لازم، پرداختن هزینه های متناسب می باشد. آنچه که این تلاش را از دیگر راهکارها متمایز و برتر می سازد، جوهر دموکراتیک و مدنی آن و همچنین پتانسیل آن در پیوند دادن گروهای متکثر دانشجوئی و تمرین مدارا و تسامح در این فرایند می باشد که فارغ از نتایج عینی حاصل از این راهکار، فی نفسه و به واسطه روش آن ارزشمند و مفید می باشد. از این روی شورای دفاع از حق تحصیل به عنوان مجموعه ای متشکل از محرومین از تحصیل در نظر دارد با لحاظ نمودن موارد فوق، مسئله محرومین از تحصیل را به گونه ای عام و بی هیچ استنائی پیگیری نماید و از این روی از همه محرومین از تحصیل، دانشجویان و فعالین سیاسی و مدنی در این راستا تقاضای همکاری دارد. امید به آنکه با تحقق موارد فوق، گامی در راستای احقاق حقوق شهروندی انسان ایرانی برداشته شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر